۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

گمگشته


فروغ فرخزاد
(۸ دی، ۱۳۱۳ ـ ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵)
گمگشته

·      من به مردی وفا نمودم و او
·      پشت پا زد به عشق و امیدم
·      هر چه دادم به او حلالش باد
·      غیر از آن دل که مفت بخشیدم

·      دل من کودکی سبکسر بود
·      خود ندانم چگونه رامش کرد
·      او که می گفت:
·      «دوستت دارم»
·      پس چرا زهر غم به جامش (به جام دل) کرد

·      اگر از شهد آتشینلب من
·      جرعه ای نوش کرد و شد سرمست
·      حسرتم نیست ز آنکه این لب را
·      بوسه های نداده بسیار است

·      باز هم در نگاه خاموشم
·      قصه های نگفته ای دارم
·      باز هم چون به تن کنم جامه
·      فتنه های نهفته ای دارم

·      بازهم می توان به گیسویم
·      چنگی از روی عشق و مستی زد
·      باز هم می توان در آغوشم
·      پشت پا بر جهان هستی زد

·      باز هم می دود به دنبالم
·      دیدگانی پر از امید و نیاز
·      باز هم با هزار خواهش گنگ
·      می دهندم به سوی خویش آواز

·      باز هم دارم آنچه را که شبی
·      ریختم چون شراب در کامش
·      دارم آن سینه را که او می گفت،
·      تکیه گاهی است بهر آلامش

·      ز آنچه دادم به او مرا غم نیست
·      حسرت و اضطراب و ماتم نیست
·      غیر از آن دل که پر نشد جایش
·      بخدا چیز دیگرم کم نیست

·      کو دلم، کو دلی که برد و نداد؟
·      غارتم کرده، داد می خواهم
·      دل خونین، مرا چه کار آید
·      دلی آزاد و شاد می خواهم

·      دگرم آرزوی عشقی نیست
·      بیدلان را چه آرزو باشد؟
·      دل اگر بود باز می نالید
·      که هنوزم نظر به او باشد

·      او که از من برید و ترکم کرد
·      پس چرا پس نداد آن دل را
·      وای بر من که مفت بخشیدم
·      دل آشفته حال غافل را

پایان

۲ نظر:

  1. وقتی ندیده و نشناخته به کسی وفا کنی , عاقبتش همین می شود فروغ.
    ما بارها تاوانش را دادیم.

    پاسخحذف
  2. ممنون از ابراز نظر.
    این شعر فروغ باید تحلیل شود.
    چون حاوی مسائل قابل بحث متعددی است.
    فروغ به هنگام سرایش این شعر خیلی جوان بوده و نتیجتا بی تجربه.
    فروغ البته در عین نوجوانی، بسیار تیزهوش تر و خردمندتر از خیلی ها بوده است.

    با امتنان مجدد

    پاسخحذف