۱۳۹۳ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

خردستیزی دیروز و امروز (9) (بخش آخر)


فعلیت انتقاد گئورگ لوکاچ از خردستیزی
پروفسور دکتر اریش هان
( 1930 ـ 2014)
فیلسوف و جامعه شناس آلمانی
برگردان شین میم شین

3
فرم های نمودین کنونی خردستیزی
ادامه 

فرم نمودین چهارم خردستیزی
فوندامنتالیسم
 ادامه 

گشتاور سوم
راسیونالیته کاذب

·        درک رابطه میان عناصر راسیونال (عقلی) و عناصر ایراسیونال (ضدعقلی) به تحلیل موشکافانه شالوده های ایدئولوژیکی گلوبالیزاسیون کمک خواهد کرد.
·        برای اینکه یکی از صفات اصلی مدافعان گلوبالیزاسیون عبارت از این است که آنها «راسیونالیسم (خردگرائی) فوق العاده ای را بحساب خود می گذارند» و از خصلت طبیعی رخدادهای اقتصادی و ضرورت های ناگزیر دم می زنند، تا دست شان در پرده پوشی دولایه حقایق باز باشد و بتوانند به اهداف زیر برسند:

الف
·        از سوئی «راسیونالیته  سرد سرمایه مالی تمام ارضی شده» و «شرکت های خصوصی میان قاره ای» را جامه عمل پوشانند و «منافع خلق ها و دولت های مربوطه را» را زیر پا گذارند.
·        (ژان زیگلر، «حاکمان جدید جهان»، 2003، ص 53، 147، 281)

ب
·        و از سوی دیگر با جمله پردازی عوامفریبانه از تقدیر ناگزیر اقتصادی دم زنند و ضمن اجرای سیاستی عمدی، آگاهانه و بیرحمانه، به تشدید نابرابری در تقسیم ثروت جهان اقدام کنند.
·        (یوآخیم بیشوف، «پایان نئولیبرالیسم»، 1998، ص 11)

1
·        کارل هاینتس روت در سال 1994 سرمایه مالی را «بی شرم ترین، پویاترین، انتزاعی ترین و لذا ضربه ناپذیرترین فرم وجودی سرمایه» و بانی فکری و مسئول سیاسی استراتژی نئولیبرالی نامیده است.

2
·        هدف طبقه حاکمه عبارت از این بوده و است که از این موضع و با اتکا به کلیه امکانات اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی موجود، به اهداف زیر جامه عمل بپوشاند:

الف
·        مهر خود را بر مبارزات اقتصادی ـ تاریخی جدید و  روندهای بحرانی واقعی بکوبد.

ب
·        نحوه انباشت ثروت جدیدی را جامه عمل پوشاند.

ت
·        از معضل بیکاری وسیله ای برای منضبط تر کردن طبقه کارگر بسازد.

پ
·        م «منافع باز تولید پرولتری» را به حداقل ممکن تنزل دهد.  
·        (کارل هاینتس روت، «برگشت پرولتاریا»،  ص، 162، 172،  189)

3
·        «راسیونالیته کاذب» ایدئولوژی گلوبالیزاسیون، مکمل خود را در اصول ساختاری معین تئوری نئولیبرالی می یابد.

4
·        اصول ساختاری معین تئوری نئولیبرالی، دیالک تیک راسیونالیته در اجزا و بخش ها و ایراسیونالیته درمجموعه روند سرمایه داری را که کلاسیک های مارکسیستی به نقد کشیده اند، وارونه می سازند و به یک ایدئولوژی تجویز مشروعیت به پراتیک نئولیبرالی مبدل می سازند.

5
·        هربرت شوئی نقش آموزش های اقتصادی جدید را در بی اعتبارکردن مقوله راسیونالیته مورد بررسی قرار داده است.

6
·        سرمایه داری واقعا موجود، دیگر از عهده تأمین رفاه عمومی بر نمی آید.

7
·        دیری است که فاتحه وعده و وعید نیل به راسیونالیته کلکتیف از طریق تحقق راسیونالیته هدفمند فردی خوانده شده است!  
·        ولی علیرغم آن، سعی می شود که شالوده ایندیویدوئالیستی تئوری اقتصادی حفظ شود.

8
·        این امر با اتکا بر تز «محدودیت اصولی راسیونالیته فردی» ـ از جمله محدودیت علمی، ناکافی بودن اطلاعات، مخارج سرسام آور ترانس اکسیون ـ جامه عمل می پوشد.

9
·        تقسیم غیرعادلانه ثروت، به بهانه «اطلاعات ناموزون» توجیه می شود.

10
·        «مسئله مربوط به راسیونالیته سیستم، یعنی تحقق رفاه عمومی براساس عمل آزاد افراد خردمند که برای توجیه مشروعیت جامعه مبتنی بر بازار آزاد و سرمایه داری نقش مرکزی به عهده داشته است، در مه غلیظ ابهام فرو رفته، به باد فراموشی سپرده شده و اکنون ادعا می شود که واقعیت چنان غامض و پیچیده است که عقل ناقص بنی نوع بشر هرگز از عهده فهمش بر نخواهد آمد، چه برسد به تغییرش!
·        هزینه بر آوردن مایحتاج عمومی سرسام آور است و ترانس اکسیون موجود به سبب ناقص العقل و فرصت طلب بودن افراد بشری قادر به برآورده کردن آن نیست.»
·         (هربرت شوئی و اشتفانی بلنکنبورگ، « نئولیبرالیسم، تئوری، دشمن، پراتیک»، 2002، ص 95)

11
·        خردستیزی در سپیده دم قرن بیست و یکم هزار چهره دارد.

12
·        جوانب سوبژکتیف شرایط تاریخی کنونی باید بطور بنیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
·        آگاهی به شانس ها و امکانات اجتماعی با توجه به فجایع نوع جدید، با  درک عمیق مرزها، خطرهای غیر قابل پش بینی، عقب نشینی ها و ناکامی ها دست در دست می رود.
·        انعکاس ایراسیونالیستی این شرایط، به سبب عدم کفایت طبقات حاکم از حل مسائل جاری، محتوای سیاسی کسب کرده است.
·        یک بار دیگر خردستیزی ـ به مثابه استراتژی طبقات حاکم ـ علیه پیشرفت وارد میدان شده است.
·        شانس خرد در انتقاد است!

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر