۱۳۹۳ دی ۲۱, یکشنبه

استالینیسم (45)


پروفسور دکتر ورنر هوفمن
برگردان میم حجری

فصل چهارم
فنومنولوژی استالینیسم شوروی
بخش دوم
رابطه استالینیسم با تئوری مارکسیستی

VI
درکی از جانبداری تفکر
ادامه

نکته سوم
 یوهان ولفگانگ گوته (1749 ـ 1832)
شاعر و عالم علوم طبیعی ا آلمان
تألیف در زمینه های زیر:
شعر
درام
قصه
آثار اوتوبیوگرافیکی، استه تیکی، هنری، ادبی
همراه با شیللر جزو کلاسیک های جمهوری وایمار

·        در آموزش جانبداریت علوم ـ که بد فهمیده شده ـ دوباره با زیر پا نهادن دیالک تیک روبرو می شویم.
·        «دوگانه طبیعت یگانه» ی چیزها (بقول گوته) در ضدیتی خشک و سخت و مستثنی ساز، بطرز دوئالیستی دو شقه می شود.

1
·        در نظر گرفتن جانبدارانه ی جهان از جهان جولانگاه روشن دوست و دشمن می سازد.

·        (برخورد سوبژکتیویستی به جهان و بی اعتنائی به عینیت آن، تبدیل دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت به دیالک تیک هیچ و همه چیز همین است.
·        تنها رابطه ای که در تفکر استالینیستی میان چیزها، پدیده ها و سیستم های جهان برسمیت شناخته می شود، رابطه دوست ـ دشمن است. مترجم)

2
·        در غرب هم تفکر کلیشه ای نامتمایز، فرم انتقاد از نظام سوسیالیستی را تشکیل می دهد:
·        اندیشیدن به اضداد، به مثابه مواضع اتمام یافته که یکدیگر را مستثنی می سازند.

3
·        در غرب هم در به لولای دیگری نمی گردد.

4
·        در غرب هم شابلون سازی از دو اردوگاه اجتماعی به رابطه خشک و منجمد دوست و دشمن ختم شده است.

5
·        در غرب هم در کشمکش های معنوی هر وسیله ای مباح و مشروع شمرده می شود.

6
·        در غرب هم جانبداری عملی از دشمن دشمن بی اعتنا به پی آمدهای وخیم آن در دستور روز است و حتی در زبان ساده روزمره برای رد و بدل کردن اطلاعات رسوخ کرده است.

7
·        غرب و استالینیسم ـ بلحاظ طرز تفکر ـ در انتقاد از یکدیگر و در سوء تفاهم با یکدیگر به هم نزدیکتر شده اند و نوشداروی خود را از یکدیگر می مکند.

8
·        فقط باید میزان این نوشدارو را مورد بررسی قرار داد.

9

·        هم نظام سرمایه داری در غرب و هم نظام استالینیستی، خوخان خاص خود را از یکدیگر ساخته اند و نشان مردم سامان خود می دهند و وحشت و هراس ایجاد می کنند.

·        (خوخان یک واژه آذری است.
·        خوخان عروسک و یا مترسک واره هراس انگیزی است که از آن می توان همه جا بدلخواه استفاده کرد.
·        با آن می توان کودکان را به هراس انداخت و به سکوت واداشت. مترجم)    

10
·        گشتاورهای پیوندی منفردی که استالینیسم از تئوری مارکسیستی استخراج کرده، در هر حال، نشاندهنده حقایق امور زیرین اند:

الف
·        بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن دیالک تیک.

ب
·        بدنبال آن، بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن عناصر توسعه (تکامل.) 

ت
·        و سرانجام، بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن پیشرفت خلاق خود تفکر.

11
·        شعور اشغال شده از سوی استالینیسم، در تمامت دوره سیطره آن، در معرض صدمات فوق الذکر بوده و مفلوج شده است.

12
·        کشمکش جهانی ارواح، هر چه بیشتر به عرصه تفکر «جبهه مبارزه» اجتماعی واقعی نزدیکتر می شود، به همان اندازه هم عدم تحرک و چسبیدن هراس زده چهار دست و پا به فرمول های مرده ی یکبار تضمین شده، بزرگتر می شود.

13
·        این هم در مورد فلسفه صادق است، هم در مورد علم تاریخ و هم در مورد جامعه شناسی و ـ قبل از همه ـ در مورد اقتصاد.

14
·        توضیح تئوریکی ژرفکاوانه نظام دشمن، اینجا از مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی توسعه یافته بطرز آشکاری عقبتر مانده است.
·        بدین طریق است که امروز بسیاری از پرسش ها بی پاسخ مانده اند و بسیاری از مسائل لاینحل.

15
·        تئوری مارکسیسم کلاسیک را هم می بایستی با توجه به مناسبات عینی عصر حاضر به محک آزمون و آزمایش زد و توسعه داد.

16
·        به عنوان مثال در موارد زیر باید آن را توسعه و تکامل داد:

الف
·        تئوری پول.

ب
·        تئوری اجاره زمین و مستغلات.

ت
·        آموزش مربوط به سقوط گرایشی سود.

·        (خود ورنر هوفمن، کار ارزشمندی در این زمینه انجام داده و اکنون ادامه دهندگان راه او میراث این فرزند هوشمند و جسور مارکس را توسعه می دهند.
·        ما در فرصتی دیگر خوانندگان فارسی زبان را با گوشه هائی دیگر از میراث معنوی این اندیشمند تیزبین آشنا خواهیم کرد. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر