۱۳۹۳ دی ۱۷, چهارشنبه

حقوق اولیه (10) (بخش آخر)


پروفسور هرمان کله نر (1926)
فیلسوف حقوق
مؤلف کتب بیشمار
برگردان شین میم شین

IV

لیست حقوق بشر سازمان ملل متحد

·        سازمان ملل متحد تحت تأثیر بربریت فاشیستی در جنگ جهانی دوم، جنبش های رهائی بخش ملی و ضد استعماری و توسعه سوسیالیسم به یک سیستم جهانی ـ البته با تأخیر و بطور دست و پا شکسته ـ کاتالوگ های (لیست های) حقوق بشر را با اثربخشی متفاوتی تدوین کرده است.

1
·        اعلامیه عمومی حقوق بشر سازمان ملل متحد (1948 به بعد) دولت ها را به اجرای آن مکلف نمی سازد.
2
·        اعلامیه عمومی حقوق بشر سازمان ملل متحد حقوق اولیه منفرد را فرمولبندی می کند، ماورای زمانی اعلام می کند و  از هر نوع تضمین حقوق اولیه خودداری می ورزد.

3
·        بی اعتناء به معایب اعلامیه عمومی حقوق بشر سازمان ملل متحد، حقوق اولیه بمثابه «ایدئالی» که باید در جهت نیل بدان حرکت کرد (بویژه حق کار، حق تحصیلات ابتدائی، حق آزادی تجمع و تشکیلات) پی آمد مفیدی نیز به دنبال داشته است.
·        زیرا آنها طبقات حاکم را به چالش می کشند و به تمکین وامی دارند.

4
·        مشخص تر و اکتوئل تر (بالفعل تر) اولا اعلامیه سازمان ملل متحد در زمینه برسمیت شناسی استقلال کشورها از یوغ دولت های استعمارگر است که در سال های بعد از 1960 به تصویب رسیده است.
·        بر طبق آن، کشیدن خلق ها به زیر یوغ بیگانگان به مثابه تجاوز به حق آزادی انسان ها تلقی می شود.

5
·        ثانیا قرارداد سازمان ملل متحد از سال 1965 در زمینه امحای کلیه فرم های تبعیض نژادی است.

6
·        بیست و ششمین گردهمائی فراگیر سازمان ملل متحد در 16 دسامبر 1966 بالاخره به تصویب دو قرارداد حقوق بشر نایل آمد:
 الف
·        قراردادی در زمینه حقوق شهروندی و حقوق سیاسی

ب
·        قراردادی در زمینه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

7
·        این دو قرارداد ـ بلحاظ واجب الاجرا بودن و عملی بودن ـ قبل از همه دال بر مسائل زیرند:

الف
·        تقسیم حقوق بشر به حقوق سیاسی و حقوق اقتصادی ـ اجتماعی  به سبب روش های کنترل متفاوت شان به کم بها دادن شدید به حقوق اجتماعی در مقابل حقوق سیاسی منجر می شود.

ب
·        علاوه بر آن، بنا بر ماده 26 و 48 قراردادهای یاد شده، با زیر پا گذاشتن حق تعیین سرنوشت برسمیت شناخته شده در سند قانونی سازمان ملل متحد (ماده اول، بند دوم) به تحقیر چهار کشور (ویتنام، چین، کره شمالی و آلمان دموکراتیک) می پردازند.
·        زیرا آنها را که یک چهارم جمعیت جهان را در برمی گیرند، از حق شرکت در گردهمائی فراگیر سازمان ملل متحد محروم می سازند.

ت
·        از سوی دیگر، محتوای هر دو قرارداد از حد کاتالوگ های حقوق اولیه بورژوائی سنتی فراتر می رود و نشان می دهد که امروزه حراست از حقوق بشر بین المللی به ابزار مبارزه رهائی بخش ضد امپریالیستی خلق ها بدل شده است.

پ
·        این مسئله بویژه در تعین هائی آشکا می شود که در آنها بر حق تعیین سرنوشت ملل اشاره می شود که در برگیرنده حق مالکیت بر ذخایر و منابع طبیعی اند.

ث
·        و همزمان اعلام می شود که کشورهای در حال توسعه می توانند خود راجع به چند و چون واگذاری حقوق اقتصادی خویش به کشورهای بیگانه اتخاذ تصمیم کنند.

ج
·        مالکیت خصوصی ـ اما بر عکس ـ تحت شرایط قطع رابطه با سنت حقوق بورژوائی جزو حقوق اولیه تلقی نمی شود.

ح
·        تبعیض نژادی و تبلیغات جنگی صریحا بمثابه اقدامات ضد حقوق بشر قلمداد می شوند.

8
·        هر کدام از حقوق اولیه زیر بمثابه تحقق حق خلق ها در زمینه تعیین سرنوشت خود تلقی می شود که بی تردید طرح دموکراتیکی است:

الف
·        حق کار

ب
·        حق مراقبت از سلامتی

ت
·        حق تحصیل

پ
·        حق داشتن سطح زندگی قابل قبول

پ
·        حق قانونیت (حکومت قانون)  

ث
·        حق برخورداری از آزادی داشتن نظر و عقیده

ج
·        حق تشکیل انجمن و عضویت در انجمن

ح
·        حق شرکت مستقیم و یا غیر مستقیم در رهبری سیاسی جامعه.

9
·        توسعه شخصیت افراد جامعه، عنصر ضرور برای حرکت جامعه به پیش است.
·        زیرا به همان میزان که هر فرد در همبود همفرمائی (شرکت در حکومت) می کند، به همان میزان نیز شرایط توسعه خویشتن خویش را پدید می آورد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر