فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
تولدی دیگر
(1341)
·
لخت شدم تا در آن هوای دل انگیز
·
پیکر خود را به آب چشمه بشویم
·
وسوسه می ریخت بر دلم شب خاموش
·
تا غم دل را به گوش چشمه بگویم
·
آب خنک بود و موج های درخشان
·
ناله کنان، گرد من به شوق خزیدند
·
گویی با دست های نرم و بلورین
·
جان و تنم را به سوی خویش کشیدند
·
بادی از آن دورها وزید و شتابان
·
دامنی از گل به روی گیسوی من ریخت
·
عطر دلاویز و تند پونه ی وحشی
·
از نفس باد در مشام من آویخت
·
چشم فروبستم و خموش و سبکروح
·
تن به علف های نرم و تازه فشردم
·
همچو زنی که غنوده در بر معشوق
·
یکسره خود را به دست چشمه سپردم
·
روی دو ساقم لبان مرتعش آب
·
بوسه زن و بی قرار، تشنه و تب دار
·
ناگه در هم خزید، راضی و سرمست
·
جسم من و روح چشمه سار گنهکار
پایان
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر