نیمایوشیج
(1274 ـ 1338)
تحلیل
واره ای از
گاف
سنگزاد
حکم ششم
منی که چراغ از این پیش روشنش رو به خاموشی است.
·
سیاوش در این حکم از دشواری نبرد
با شب خبر می دهد:
·
چراغ من نیما در نبرد بر ضد شب از
توش و توان افتاده است.
·
نبرد طرفداران نور بر ضد ظلمت به
علل اوبژکتیف و سوبژکتیف، نبردی نابرابر و دشوار بوده است.
·
از این رو ست که با کمبود روغن
برای چراغ روبرو شده اند.
·
دنیائی حرف در این حکم سیاوش است
که احتیاج به تحلیل مشخص دارد.
حکم هفتم
منی که عشقش به باد رفته
·
این حکم سیاوش نیز از خسارات سنگین
نبرد بر ضد شب پرده برمی دارد:
·
از بر باد رفتن عشق طرفداران نور!
·
این حقیقت امری تکاندهنده است، هم
در عرصه ملی و هم در عرصه بین المللی.
حکم هشتم
و باز در سایه روشن شعر ـ بی آنکه چهره بنماید ـ آوا برمی
آورد.
·
سیاوش در این حکم، از جانسختی و سماجت
من نیما پرده برمی دارد، از پیگیری خارائین در ادامه نبرد زیر زمینی بر ضد شب.
·
از ادامه مبارزه به شکل مخفی و زیر
زمینی!
·
این به معنی حضور مؤثر ولی بی نام
و بی نشان مبارز انقلابی در میدان های متنوع مبارزه طبقاتی است.
حکم نهم
همچون مسافر شبگبر
·
سیاوش در همین مفهوم نیز به مبارزه
مخفی و زیر زمینی در شرایط اختناق اشاره دارد.
·
به مبارزه ای پارتیزانی در همه
میادین رزم طبقاتی:
·
به مبارزه ای مبتنی بر هجوم و فرار،
حضور و اختفا، ضربه و گریز.
·
تخریب بی امان اعصاب خصم.
حکم دهم
یا همچون پرنده غریب جنگل های کنار ساحل
·
منظور سیاوش به احتمال زیاد،
تنهائی من نیما و بیکسی تحمیل گشته بر او ست.
·
فقط کسی می تواند منظور سیاوش را
دریابد که مبارزه مخفی کرده باشد.
·
قطع داوطلبانه ی رابطه حتی با
نزدیک ترین دوستان برای حراست از حقیقت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر