۱۳۹۳ آذر ۱۴, جمعه

حرکت (3)


پروفسور دکتر گونتر کروبر   
برگردان شین میم شین

7
حرکت و سکون در فلسفه اسکولاستیک

·        فلسفه اسکولاستیکی قرون وسطی هم به سبب ضعف علوم طبیعی در توضیح ماهیت فرم های مختلف حرکت و هم به سبب جانبداری تئولوژیکی (ممنوعیت عدول از نظریات ارسطو) نمی تواند به رشد و توسعه کیفی آموزش حرکت خدمت کند.

1
 یوهانس بوریدان (1300 ـ 1358)
از فلاسفه، فیزیکدانان و منطقیون اسکولاستیک

·        در اسکولاستیک واپسین و در محافل نوپای نومینالیسم به سبب ابراز علاقه به علوم طبیعی تصوری رواج می یابد، که گویا حرکت زمینی و سماوی نتیجه مبارزه میان مقاومت هوا و برخورد و ارتعاش اتم ها ست.
·        (بوریدان)

2
 نیکولاس کوزانوس (1401 ـ 1464) 
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی دان، کاردینال

از نخستین هومانیست های آلمانی در دوره گذار از قرون وسطای واپسین به عصر جدید آغازین

·        درفلسفه کوزانوس و در فلسفه طبیعت ایتالیا (کاردانوس، تلستوس، برونو) در اوایل عصرجدید، حرکت و سکون، شدن و فنا شدن بمثابه تضادهای واقعی مورد توجه قرار می گیرند و تضادمندی وجود چیزهای واقعی مطرح می گردد.
·        تضاد در آن زمان به عنوان نیروی محرکه کاینات تصور می شود که ناشی از خدا ست و خدا کل مطلق است که اضداد در او در همدیگر ذوب می شوند.

8
حرکت و سکون در عصر جدید

·        با پیشرفت علوم طبیعی مسئله پیوند ماده و حرکت بار دیگر موضوع پژوهش فلسفی قرار می گیرد.
·        در سایه پیشرفت شتابان علم مکانیک که تحت تأثیر نیازهای فنی در دوره مانوفاکتور و شیوه تولیدی سرمایه داری نوپا قرار داشته، درک مکانیکی ـ ماتریالیستی از حرکت رواج می یابد.
·        بنا بر آن، حرکت مکانیکی، یعنی تغییر جا، تنها فرم حرکت است و انواع دیگر تغییر از این حرکت ناشی می شوند.

1
 توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، تئوریسن دولتی و فیلسوف انگلیسی در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.

·        حرکت ـ بنظر هوبس ـ عبارت است از جا عوض کردن مدام اجسام.

2


رنه دکارت (1596 ـ 1650)  
فیلسوف، ریاضی دان و عالم علوم طبیعی
از مؤسسین راسیونالیسم مدرن عصر جدید آغازین
تفکر راسیونالیستی او را کارتزیانیسم نیز می نامند.
دکارت به وجود ایده های مادرزاد باور داشت.

·        حرکت ـ بنظر دکارت ـ عبارت است از انتقال یک جسم از مجاورت چیزهای ثابت که با آن در تماس قرار دارند، به جوار چیزهای دیگر.

·        خلاصه کردن حرکت در حرکت مکانیکی (یعنی در جا عوض کردن چیزها) مشخصه کلیه جریانات ماتریالیسم بورژوائی در قرن 17 و 18 بوده است.
·        این طرز تفکر نمی توانست نظریه تئولوژیکی تلنگر اولیه و «از خارج از ماده» را رد کند.

3
 اسحاق نیوتون (1642 ـ 1727)   
فیزیکدان، ریاضی دان، ستاره شناس، کیمیاگر، فیلسوف و کارمند دولتی
سرگردان میان تئولوژی طبیعی، علوم طبیعی و فلسفه

·        از این رو ست که نیوتون اعلام می کند که کلیه حرکت ها در جهان، مثلا حرکت سیاره ها به دور خورشید، بر طبق قوانین مکانیکی صورت می گیرند و باعث و بانی همه آنها تلنگر اولیه الهی بوده است.    

4

جان تولاند (1670 ـ 1722)
آزاداندیش روشنگری از ایرلند
تغییر مذهب از کاتولیسیسم به پروتستانتیسم
تحصیلکرده فلسفه و تئولوژی
از پیروان جان لاک
مؤلف «نامه های سرنا» (1704)
کتابش تحت عنوان «مسیحیت غیر اسرارآمیز»
در سال 1697 در دابلین علنا سوزانده شد
از طرفداران پانته ئیسم

·        ماتریالیست های انگلیسی و فرانسوی درقرن 18 میلادی می کوشند، با تأکید بر جنبش درونی ماده و تفکیک ناپذیری حرکت از ماده، خود را از دست این استنتاج تئولوژیکی خلاص سازند:
·        تولاند حرکت را «خصیصه ماهوی ماده» می نامد و اعلام می کند که «جنبش برای ماده امری ضرور و ناگزیر است و ماده بدون خود جنبی قابل تصور نیست.»
·        (نامه شماره 5 به سرنا)

5
 پل هنری تیری د هولباخ (1723 ـ 1789)
از متفکران رادیکال قرن هجدهم و از همکاران دیدرو و دآلمبر و از مؤلفین دایرة المعارف (35 جلدی)
آته ئیست، دترمینیست و ماتریالیست

·        هولباخ حرکت را «شیوه وجودی ماده می نامد که از ماهیت و ذات ماده ناشی می شود.»
·        (سیستم طبیعت، ص 25)

6
 ژولیان لامتری (1709 ـ 1751)   
پزشک، فیلسوف
پیگیرترین ماتریالیست عصر روشنگری
آثار:
«قصه های طبیعت روح» (1745)
«انسان بمثابه ماشین» (1747)

·        دیدرو، لامتری، هلوه تیوس و ماتریالیست های دیگر در آن زمان نظر همانندی دارند و تلنگر اولیه الهی و تئوری فضاهای خالی مطلق را مورد انتقاد قرار می دهند.
·        درک مکانیکی حرکت اگرچه با این برخورد دیالک تیکی زیر علامت سؤال می رود، ولی ماتریالیسم مکانیکی نمی تواند از عهده رد قانع کننده آن برآید.
·        ایراد اصلی ماتریالیسم مکانیکی در آن بود که آن قوانین مکانیک کلاسیک را شامل حال همه انواع حرکت که با حرکت مکانیکی تفاوت کیفی دارند، می دانست و بدین طریق فرق اساسی موجود میان طبیعت و جامعه را منکر می شد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر