دیکتاتوری
هنوز در ج. اسلامی نهادینه نشده
و
نباید بگذاریم بشود.
سرچشمه:
(راه توده 345 28 آذر ماه )
تحلیلی
از مسعود بهبودی
1
آنچه وضع کنونی ایران را با آن
دوران متمایز می کند،
همین نهادینه نشدن دیکتاتوری و
استبداد،
آگاهی و حساسیت سیاسی مردم
و مقاومتی است که مردم و فعالان و احزاب سیاسی
در برابر آن می کنند.
·
کسی که مدعی ضرورت دقت در بحث راجع
به دیکتاتوری در جمهوری اسلامی بود، به جای تحلیل دیالک تیک زیربنا و روبنا، دیالک
تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه، به مقایسه سطحی دو رژیم شاه و شیخ مبادرت می ورزد.
·
متد مقایسه اسلوب تحلیلی بدی نیست.
·
ولی اگر کسی بخواهد متد مقایسه بهترین
وسیله برای عوامفریبی و خودفریبی است.
·
اتفاقا توده مردم هم از همین متد
مقایسه برای تمیز ارتجاع از انقلاب بهره برمی گیرند و بمراتب رئالیستی تر از حریف،
بهره برمی گیرند.
·
اما سوء استفاده عوامفریبانه از متد
مقایسه کسب و کار هر روزه ی ایادی طبقه حاکمه در رسانه های تمام ارضی است.
2
آنچه وضع کنونی ایران را با آن
دوران متمایز می کند،
همین نهادینه نشدن دیکتاتوری و
استبداد...
·
بنظر حریف فرق رژیم شاه و شیخ فقط
در نهادینه شدن و نشدن دیکتاتوری است.
·
بنابرین، رژیم شیخ دموکراتیک تر از
رژیم شاه است.
·
پراگماتیسم هم همین است:
·
بنا بر این «تحلیل» حریف، مرگ بر
ولایت فقیه شعار نادرستی است.
·
می توان گفت که هدف حریف نه کشف
حقیقت عینی، بلکه نفی خط مشی کسانی است که خواهان سرنگونی اند.
3
آنچه وضع کنونی ایران را با آن
دوران متمایز می کند،
همین نهادینه نشدن دیکتاتوری و
استبداد،
آگاهی و حساسیت سیاسی مردم
و مقاومتی است که مردم و فعالان و احزاب سیاسی
در برابر آن می کنند.
·
فرق دیگر رژیم شاه و شیخ در ورای آندو
یعنی در آگاهی و حساسیت سیاسی و مقاومت
مردم و فعالان و احزاب سیاسی است.
·
بنا بر این «تحلیل» حریف، مردم
ایران اکنون آگاه تر و بلحاظ سیاسی حساس تر
و مقاوم تر از زمان شاه اند.
·
برای کشف صحت و سقم این «تحلیل» حریف، بهتر از
هر چیز، مقایسه تحلیل های حزب توده در زمان شاه با «تحلیل» حریف و
حواریون او ست.
·
مگر اینکه منظور از رشد آگاهی و حساسیت سیاسی و مقاومت مردم نوحه خوانی، سینه و زنجیر و قمه زنی،
چاقو و قداره کشی و اسیدپاشی باشد.
4
مقاومتی است که مردم و فعالان
و احزاب سیاسی در برابر آن می کنند.
·
بزرگ ترین نمایندگان اوپوزیسیون را
میرحسین موسوی و کروبی و عبادی و ستوده و غیره تشکیل می دهند که کمترین فرق طبقاتی
ماهوی با جناح حاکم ندارند.
·
ضمنا مورد تأیید و حمایت علنی طبقه
حاکمه امپریالیستی هم هستند.
·
و گرنه هر نفسکش بی ضرر سر به زیری
حتی دیر زمانی است که سلاخی خاوران و طعمه ددان بیابان شده است.
·
فقط باید خویشتن خویش را داوطلبانه
مسخ کرد و نسبت به فجایع سی و چند ساله اخیر بیگانه گشت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر