پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
دوم
فونکسیون
معرفتی و اجتماعی مفهوم ماتریالیسم
در جامعه
بورژوائی
ادامه
33
·
در چارچوب توسعه تئوری بورژوائی،
مسائل معرفتی پوزیتیویسم با واکنش های ایراسیونالیستی ـ فلسفه حیاتی در رابطه با
علمی سازی تشکیل تئوری و پایان دادن به دعاوی علمی فلسفه بورژوائی پیوند می خورند:
·
مراجعه کنید به ایراسیونالیسم (خردستیزی)،
فلسفه حیات در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
الف
·
طرح دوئالیستی علوم طبیعی توضیحگر
و علوم اجتماعی و فرهنگی فقط بطرز ایده ئوگرافیکی «فهمنده» اعتراضی به دنبال نمی
آورد.
·
(ایده
ئوگرافیکی به متد توصیفی مبتنی بر منفرد، خاص و یکباره ی چیزها در علوم تاریخی
اطلاق می شود. مترجم)
ب
سران محفل وین
·
طرح دوئالیستی علوم طبیعی توضیحگر
و علوم اجتماعی و فرهنگی به احیای مجدد مسئله گذاری های ماتریالیستی در فرم فلسفه
های غیر دیالک تیکی و رئالیستی می انجامد که پس از ورود به قرن بیستم مثلا در فرم
های زیر عرض اندام می کنند:
1
·
در فرم نئو رئالیسم
2
·
در فرم رئالیسم علمی
3
·
در فرم پوزیتیویسم منطقی محفل وین
·
مراجعه کنید به پوزیتیویسم منطقی در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ت
·
کلیه تئوری های ماتریالیستی
بورژوائی تازه وارد، حاوی دو برنامه تقلیلی (ردوکسیونیستی) بوده اند:
1
·
برنامه اول آنها عبارت بود از محدود
سازی اعتبار تئوری فلسفی به موضوعات تئوری شناخت و تئوری علم
2
·
برنامه دوم آنها عبارت بود از محدود
سازی اعتبار تئوری فلسفی به ماتریالیسم منطقی ـ ماورای تجربی (ترانسندنتال)
پ
·
این به معنی محدود کلمه، یعنی
تقلیل تئوری سازی فلسفی، اسلوب و زبان به درجه علوم طبیعی غیر فلسفی.
34
·
رئالیسم، بدین طریق، توانست راه را
بر نفوذ ایدئالیسم جدید در شکاف های مسائل ماتریالیستی ـ ردوکسیونیستی غیر قابل حل
سد کند.
35
·
این در مورد ماتریالیسم علمی نیز تا حدودی
صادق است.
الف
·
ماتریالیسم علمی سنت ماتریالیسم را
دو شقه می کند.
·
ماتریالیسم را دور می اندازد و فقط
دیالک تیک را نگه می دارد.
ب
·
ماتریالیسم علمی علیرغم آماجگذاری
های ضد ایراسیونالیستی اش که فلسفه را به علوم متصل می کند، بدیلی برای دیالک تیک
ماتریالیستی نبوده است.
·
مراجعه کنید به فلسفه، علم، علوم
طبیعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ت
·
ماتریالیسم علمی ـ خواه و ناخواه ـ
فونکسیون اجتماعی ماتریالیسم را به منافع بورژوازی در جهت حفظ سیستم اجتماعی گره
می زند.
·
چون این ماتریالیسم در به روی
گرایشات توسعه و قوانین توسعه به مثابه تئوری فلسفی فراتر رونده از حد و مرز سیستم
حاکم می بندد و یا در موارد افراطی، وجود آنها را منکر می شود.
پ
·
ماتریالیسم غیر دیالک تیکی مدرن، فونکسیون
معرفتی ذاتی ماتریالیسم کلاسیک بورژوائی را مورد صرفنظر قرار می دهد که آن را به
بمبی در تفکر ایدئالیستی مبدل می ساخت.
36
·
ماتریالیسم مابعد مارکس، علیرغم
تفاوت های بنیادی در نوع تئوری سازی، دعاوی اعتبار و ساز و برگ معرفتی موجود، از
دیله مای ایدئالیسم بری نیست.
·
(دیله
ما به شرایطی اطلاق می شود که کسی مجبور به قبول یکی از دو چیز نامقبول باشد. مترجم)
37
·
ماتریالیسم مابعد مارکس، ذاتا دوئالیستی
است و فقط با در پرانتز قرار دادن عرصه های پهناور واقعیت امکان آن را پدید می آورد
که وجود را به مثابه مونیسم معرفتی ـ نظری و علمی ـ نظری ببیند.
38
·
ماتریالیسم در فلسفه بورژوائی
واپسین هم وجود دارد، ولی نه به مثابه نماینده ی بازتشکیل رابطه ماتریالیسم با ایدئالیسم
که مشخصه فلسفه کلاسیک بورژوائی بوده است.
·
این ماتریالیسم البته قادر به
انجام آن هم نیست.
·
از آنجا که این ماتریالیسم نه
اوپوزیسیون جدی در مقابل ایدئالیسم حاکم و نه در مقابل سیستم اجتماعی حاکم است،
بدیل و یا آلترناتیو ماتریالیسم و ایدئالیسم در کاربرد زبانی ـ فلسفی بورژوائی معاصر
هیچ نقشی بازی نمی کند.
39
·
بدیل ماتریالیسم و ایدئالیسم امروزه
بخشی از فرهنگ فلسفی مارکسیستی است.
40
·
بدیل ماتریالیسم و ایدئالیسم در
فرم نوین بورژوائی اش بر ضد دیالک تیک ماتریالیستی جبهه گشوده است:
الف
·
بدیل ماتریالیسم و ایدئالیسم در
فرم نوین بورژوائی اش به جای پرداختن به وضع معرفتی ماتریالیسم و دیالک تیک، «مارکسیسم»
را مورد جمله قرار می دهد که به دلیل فونکسیون اجتماعی ـ عملی اش در رابطه با وجود
جوامع سوسیالیستی و جنبش کارگری در جوامع سرمایه داری نافلسفه قلمداد می شود.
ب
·
در این چرخش مسئله ماتریالیسم آشکار
می شود که تفکر فلسفی بورژوائی به چه میزانی شعار خود مبنی بر «بیطرفی تئوری» (خلوص
تئوری) را بی مهابا زیر پا می نهد.
ت
·
ماتریالیسم در فلسفه بورژوائی هم
بلحاظ تاریخی و هم اکتوئل (در حال حاضر)، بیشتر به مثابه دشمنتصویری و نه به عنوان
بدیل و یا آلترناتیوی تلقی می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر