سرچشمه:
صفحه فیسبوک
لی لی
تحلیلی از سنگزاد
ایوان
کلیما (1931)
مقاله
نویس چک
مؤلف
«روح پراگ»
ملت
ها این گونه نابود می شوند که نخست حافظه شان را از آن ها می دزدند،
کتاب هایشان
را تباه می کنند، دانش شان را تباه می کنند، و تاریخ شان را نیز.
و بعد کسی دیگر می
آید و کتاب های دیگری می نویسد،
و دانش و آموزش دیگری به آنها می دهد، و تاریخ دیگری
را جعل می کند.
·
ملت به چه معنی است؟
1
·
ملت عبارت است از فرم ساختاری و فرم توسعه جامعه بشری که به عنوان همبود (اجتماع)
حیات اقتصادی، سرزمینی، زبانی و فرهنگی
پدید می آید و محتوای آن بوسیله روابط طبقاتی
درونی جامعه تعیین می شود.
2
·
ملت بورژوائی
بر مناسبات تولیدی سرمایه داری، بر استثمار و ستم بر توده های
مردم و بویژه بر طبقه کارگر مبتنی است.
·
ملت بورژوائی به سبب وجود تضادها و
مبارزات طبقاتی، ملتی چند شقه است، یعنی همبود منسجم و واحدی نیست.
·
و لذا «هر ملت مدرن از دو ملت
تشکیل یافته است.»
3
·
ملت سوسیالیستی مبتنی است بر مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید و روابط ناشی از آن که به همیاری و حمایت متقابل سیاسی و اخلاقی
طبقات و اقشار متحد آشتی پذیر (دوست) استوارند.
4
·
مفهوم ملت
بطور تاریخی توسعه یافته است.
5
·
مفهوم ملت
ببرکت مارکسیسم ـ لنینیسم تعریف علمی خود را کسب می کند.
6
·
در آغاز، تحت عنوان ملت،
منشاء و خاستگاه خلق معینی فهمیده می شد.
·
بعدها مفهوم ملت
در مورد خلق هائی با تاریخ واحد بکار برده شد و سپس برای
خلقی با زبان، فرهنگ، تاریخ و سرزمین مشترک اطلاق شد.
7
·
فلاسفه، جامعه شناسان، مورخان و
سیاستمداران بورژوائی نیز مفهوم ملت را به همین
معنی بکار می برند.
8
·
ولی آنها رشته پیوند ملت با مناسبات اجتماعی
را قطع می کنند و نکات زیر را از نظر پنهان می دارند:
الف
·
پیدایش تاریخی ملت را
ب
·
توسعه و تکامل ملت را
ت
·
موقتی بودن (فانی بودن) ملت را.
9
·
ملت در جامعه بورژوائی، فرمی (قالبی) است
که در چارچوب آن نیروهای مولده و مناسبات اجتماعی مادی و ایدئولوژیکی رشد و تکامل می
یابند.
10
·
جامعه سوسیالیستی نیز در فرم ملت ها تشکیل می یابد.
11
·
عناصر ملت
، یعنی توسعه تاریخی، زبانی و فرهنگی مشترک در سرزمین مشترک، قبل از همه در جامعه فئودالی تشکیل می یابند.
12
·
ملت اما استحکام، پایداری، ماندگاری
و دوام درونی خود را در شیوه تولیدی سرمایه داری
کسب می کند.
·
به قول ولادیمیر لنین، «شکوفائی
وسیع و سریع نیروهای مولده در سیستم سرمایه داری مستلزم سرزمین های بزرگ بلحاظ دولتی متحد
و یکپارچه بود، تا در آنها طبقه بورژوازی و ضد ناگسستنی آن، یعنی طبقه کارگر،
بتوانند گرد هم آیند.
·
این امر تنها با درهم
کوبیدن کلیه محدودیت های قرون وسطائی، فئودالی، محلی، خرد ـ ملی، مذهبی و غیره
امکان پذیر بوده است.»
·
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد 20، ص
31)
13
·
ملت برای اولین بار، بمثابه ملت بورژوائی تشکیل می یابد.
14
·
مارکس و انگلس در اثر خود تحت عنوان «مانیفست حزب کمونیستی» روابط توسعه سرمایه داری،
بورژوازی بمثابه نماینده ملی و ملت را چنین
جمعبندی می کنند:
·
«بورژوازی
بطور بی وقفه تفرقه وسایل تولید، مالکیت و جمعیت را از میان برمی دارد.
·
بورژوازی جمعیت کشور را
به هم جوش می دهد، وسایل تولید را تمرکز می بخشد و مالکیت را در دست گروه های انگشت
شماری متمرکز می سازد و پیآمد ضرور این امر، تمرکز سیاسی است.
·
ایالات و ولایات خودمختار
و تقریبا متحد، با منافع، قوانین، حکومت ها و حقوق گمرکی مختلف در قالب یک ملت
ریخته می شوند، در قالب حکومت واحد، قانون واحد، منافع ملی واحد و حقوق گمرکی
واحد.»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر