سرچشمه:
صفحه فیسبوک امید
(به نقل از نامه مردم
شماره 915، 7 اسفند ماه 1391)
تحلیلی از
یدالله سلطان پور
زیربنای
اقتصادی
کشور ما به طرزی
گسترده
زیر سلطه سرمایه داری انگلیِ تجاری و بورژوازی بوروکراتیک است.
·
معنی تحت اللفظی:
·
وجب به وجب زیربنای اقتصادی کشور ما
زیر سلطه سرمایه داری انگلی تجاری و بورژوازی بوروکراتیک است.
1
·
زیربنا و روبنا به چه معنی اند؟
·
زیربنا و روبنا مفاهیم ماتریالیسم
تاریخی اند که با پاسخ ماتریالیستی به مسئله
اساسی فلسفه (تقدم و یا تاخر ماده بر روح) در رابطه با حیات اجتماعی و در آموزش ماتریالیستی ـ تاریخی جامعه
و در آموزش فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی از
اهمیت بسیار مهمی برخوردارند.
·
جامعه در هر مرحله توسعه خویش از مجموعه ای از مناسبات اجتماعی میان انسان ها تشکیل می یابد:
·
مناسبات اجتماعی را می توان بدو دسته تقسیم بندی کرد:
مناسبات
اجتماعی مادی
·
مناسبات اجتماعی مادی پایه، اساس و زیربنای
واقعی هر جامعه ای را تشکیل می دهند.
مناسبات
اجتماعی ایدئولوژیکی
·
مناسبات اجتماعی ایدئولوژیکی روبنای جامعه
را تشکیل می دهند که بر این زیربنا استوار شده
است.
1
·
زیربنای هر جامعه از ساختار
اقتصادی، مجموعه مناسبات اقتصادی مادی، یعنی سیستم مناسبات تولیدی و طبقاتی مربوطه آن جامعه تشکیل می یابد
و با سطح معینی از توسعه نیروهای مولده مادی انطباق
دارد.
2
·
روبنا عبارت است از سیستم
نظرات سیاسی، قضائی، اخلاقی، جهان بینانه منطبق با این زیربنا و نهادهای
سیاسی، قضائی و غیره (دولت، احزاب سیاسی،
سازمان های اجتماعی، تأسیسات فرهنگی، آموزشی ـ پرورشی و غیره) منطبق با این
زیربنا.
3
·
درهر فرماسیون اجتماعی،
زیربنای موجود روبنای
منطبق با خود را بوجود می آورد که بنوبه خود بر زیربنا
تأثیر بازگشتی اعمال می کند.
·
نباید فراموش کرد که هم
زیربنا و هم روبنا در کردوکار عملی انسان ها تشکیل می یابند.
·
درکردوکار عملی انسان ها روابط میان زیربنا و روبنا تحقق می یابند.
·
چون هر سیستم مناسبات
تولیدی مادی انسان ها در عین حال از عضویت
اجتماعی انسان ها در طبقات آشتی پذیر و یا آشتی ناپذیر حکایت می کند.
4
·
این روابط طبقاتی در روبنای
ایدئولوژیکی جامعه و در نهادهای اجتماعی
بازتاب می یابند و در آنجا بصورت جدال ایدئولوژی های
مختلف و بصورت رو در روئی و یا همکاری نهادهای سیاسی و غیره گوناگون مؤثر واقع می
شوند.
·
معارف مکسوبه در روند تحولات
انقلابی ضرور فرماسیون های اجتماعی از
اهمیت بسزائی برخوردارند.
·
مناسبات تولیدی و طبقاتی که تشکیل
دهنده زیربنای اقتصادی است، به چه معنی است؟
5
·
مناسبات تولیدی عبارت است از سیستمی
از مناسبات اجتماعی که انسان ها ـ بطور اوبژکتیف
(عینی) ـ در روند
تولید برقرار می سازند.
الف
·
انسان ها به قول انگلس،
«تنها از طریق شیوه معینی از همکاری و مبادله متقابل کردوکار خود تولید می کنند.
ب
·
انسان ها برای تولید، مناسبات
و روابطی را با یکدیگر برقرار می سازند و تنها در این روابط و مناسبات
اجتماعی است که تأثیرگذاری بر طبیعت
جامه عمل می پوشد، یعنی تولید انجام می یابد.»
ت
·
مناسبات تولیدی در هر نظام اجتماعی، کل
واحدی را تشکیل می دهد که خصلت و حرکت
آن بوسیله بخش های بنیادی و روابط ساختاری ماهوی
میان این بخش ها تعیین می شود.
·
مناسبات تولیدی شامل عوامل زیرین می شود:
الف
·
روابط انسان ها در روند
تولید و قبل از همه، مناسبات مالکیت.
ب
·
مناسبات مبادله ی کردوکارها.
ت
·
همکاری.
پ
·
تقسیم کار.
ث
·
جایگاه و روابط میان گروه های اجتماعی و طبقات مختلف در
تولید.
ج
·
مناسبات توزیع.
6
·
مناسبات مالکیت در تمامت مناسبات
تولیدی نقش تعیین کننده و اصلی را به
عهده دارد.
الف
·
مناسبات مالکیت نشان می دهد که وسایل
تولید از آن کیست.
ب
·
مناسبات مالکیت نحوه و نوع وحدت
مولدین با وسایل تولید را، یعنی نوع مناسبات
تولیدی را تعیین می کنند.
ت
·
مناسبات مالکیت مسلط، تعیین کننده خصلت کلی فرماسیون اجتماعی مربوطه است.
پ
·
هر تغییر بنیادی در مناسبات اجتماعی مستلزم تغییر
بنیادی در مناسبات مالکیت بر وسایل تولید
است.
ث
·
مناسبات تولیدی ـ بمثابه مناسبات
بنیادی هر جامعه ـ همزمان فرم حرکت
اجتماعی نیروهای مولده را تشکیل می دهد و در
جامعه طبقاتی خصلت طبقاتی دارد.
ج
·
مناسبات تولیدی مناسبات اوبژکتیف (عینی) و مادی اند.
·
اوبژکتیف یعنی مستقل از میل و هوی و هوس و خواست انسان
ها بودن.
7
زیربنای
اقتصادی
کشور ما به طرزی
گسترده
زیر سلطه سرمایه داری انگلیِ تجاری و بورژوازی بوروکراتیک است.
·
حالا می توان از حریف پرسید:
·
«مناسبات تولیدی چگونه می تواند هم عینی باشد،
یعنی هم مستقل از هوی و هوس و میل و اراده و خواست بنی بشر باشد و هم زیر سلطه این
و آن باشد؟»
·
حریف حتی از میراث فلسفی امیر نیک آیین
و اقتصاد سیاسی جوانشیر بی خبر است.
·
چون این مقولات از سوی هر دو متفکر
بزرگ حزب توده وسیعا و مفصلا توضیح داده شده اند.
8
سرمایه داری انگلیِ تجاری
·
اولا مفهوم «سرمایه داری تجاری» دقیق
نیست.
·
منظور حریف احتمالا قشر تجاری بورژوازی
است.
·
منظور او بورژوازی تجاری و یا تجار
است.
·
چرا و به چه دلیل بورژوازی تجاری
انگل و پارازیت است، ولی بورژوازی مالی و کشاورزی و صنعتی و فرهنگی و غیره مولد و
مثبت اند؟
·
بدون بورژوازی تجاری فراوردهای تولیدی
نمی توانند توزیع شوند و نتیجا روند داد و ستد و تولید و مصرف و نهایتا روند گردش سرمایه
مختل می شود.
·
ضمنا بدون بورژوازی تجاری وسایل تولید
و تجهیزات و امکانات بخش های دیگر تولید و توزیع از صنعتی تا کشاورزی و نظامی و
غیره نمی توانند تهیه و وارد شوند.
·
دلیل حریف از ابلیس واره کردن بورژوازی
تجاری چیست؟
9
بورژوازی بوروکراتیک
·
علاوه بر این به چه دلیل بورژوازی
بوروکراتیک ابلیس واره می شود؟
·
بورژوازی بوروکراتیک چه کم از بورژوائی
مالی و یا بانکی دارد؟
·
حریف در بهترین حالت، به دلیل فقر فلسفی،
به دلیل بیگانگی با مارکسیسم ـ لنینیسم پیوند ارگانیک اقشار مختلف بورژوازی و
پیوند زیربنای اقتصادی با روبنای ایده ئولوژیکی را نه می فهمد و نه در مد نظر می
گیرد.
·
طرز «تفکر» متافیزیکی (ضد دیالک
تیکی) حریف را بر آن می دارد که چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای جامعه را
بطور ایزوله، مجزا و منفصل از یکدیگر در نظر گیرد.
·
به همین دلیل حریف نه کل طبقه
حاکمه را، نه تمامت طبقه بورژوازی و زمینداران چه بسا فئودالی را، بلکه فقط دو قشر
آن را، یعنی بورژوازی تجاری و بوروکراتیک را مورد انتقاد قرار می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر