۱۳۹۳ آبان ۲۳, جمعه

طنزالطبیعة و تکبیر (3)


به قلم بعضی ها 
ویرایش از مجله «تهران غضنفر»

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﻣﻮ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ؟
ﻣﺎﻣﺎﻥ : ﻧﻪ
 
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮ ﺯﯾﺘﻮﻧﯽ ﮐﻨﻢ؟
ﻣﺎﻣﺎﻥ : ﻧﻪ

ماﻣﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﺗﻮﻧﯿﮏ
ﺻﻮﺭﺗﯽ ﺑﭙﻮﺷﻢ؟
ﻣﺎﻣﺎﻥ : ﻧﻪ

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﮐﻤﯽ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﮐﻨﻢ؟
ﻣﺎﻣﺎﻥ : ﻧﻪ ﺍﺍﺍﺍﺍﺍ

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ﻣﻦ ۱۸ ﺳﺎﻟﻤﻪ؟

مﺎﻣﺎﻥ : ﭐﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻩ
ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ ﺧﻔﻪ ﻣﯿﺸﯽ ﯾﺎ ﺧﻔﺖ ﮐﻨﻢ.
میم

ایراد این پرسش و پاسخ کجا ست؟

حریف
جنسیت

میم

حق با شما ست:
جنسیت در تحلیل نهائی نقش بزرگی بازی می کند.

1
چون اگر راوی نر بود و نه زن
قضیه چه بسا روند و روال بکلی دیگری به خود می گرفت.

2
ایراد اصلی این پرسش و پاسخ اما آنجا ست که
اگر راوی طنز 18 ساله است، دیگر نباید بگذارد
که دیگری برایش تعیین تکلیف بکند.

3
یعنی دیگر نباید از مادر و یا کس دیگر اجازه بگیرد.

4
آدم  بالغ، خود اندیشی پیشه می کند
یعنی بر اندوخته های تجربی و نظری خود تکیه می کند.

5
 در نتیجه
به خودمختاری (استقلال نظری و عملی) دست می یابد.

6
خود پرسش سرشته به اعتراض او
« ﻣﺎﻣﺎﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ﻣﻦ ۱۸ ﺳﺎﻟﻤﻪ؟»  
نشانه جهش عنقریب او از انقیاد به رهایش،
از وابستگی به استقلال است.

حریف

بالغ جسمی و یا فکری؟

میم

بلوغ جسمی و فکری قاعدتا با هم اند.
دیالک تیکی را با هم تشکیل می دهد:
بلوغ جسمی قاعدتا با بلوغ فکری و روحی و روانی و عاطفی و غیره همراه است.
البته اگر اختلالی در آن پدید نیاید.

حریف

کسی که تازه تو ۱۸سالگی داره از مامانش کسب تکلیف میکنه
بنظرت به بلوغ فکری رسیده؟

میم

اگر تعیین تکلیف نکنه، آری.
ولی این تعیین تکلیف های داوطلبانه از مادر و پدر دلایل دیگری دارند.
چه زن و چه نر.
زن ولی در جوامع طبقاتی پرولتر به توان حداقل 2 است.
 زن بودن یعنی حداقل تحت ستم مضاعف بودن.

حریف
منظور؟

میم

علل مختلفی در این دیالک تیک مادر ـ پدر ـ  فرزند دخیل اند:
یکی از مهمترین علل، وابستگی است:

1
پسر چشم بر مال پدر دارد.
همین چشمداشت، اوپورتونیسمی را وارد رابطه والدین و فرزند می کند.

2
دختر برای مادر ـ پدر در تحلیل نهائی کالای دردسر زا ست
و باید دیر یا زود خود را از شرش آزاد سازند.
یعنی برایش مشتری بیابند و آبش کنند.

3
خانه مادر ـ پدر برای دختر اما پناهگاهی در ایام بی کسی و بی پناهی است.
همین نیاز به پناهگاه، اوپورتونیسمی را وارد رابطه فرزند و والدین می کند و خلوص رابطه را مخدوش می سازد.

4
دختر احتیاج به جهیزیه دارد
تا در جامعه کالائی
ارزش کالائی خود را بالاتر برد
و رابطه جدید با جماعت نر را بلحاظ مادی تحکیم کند.
خود این احتیاج به جهیزیه نیز
همین تن در دادن به تعیین تکلیف و دیگر فرم های تمکین را مشروط می سازد.

5
این مسئله ای بسیار مهم و قابل تأمل است.
در ورای این طنزهای طبیعی ساده
حقایق تلخ هراس انگیزی کمین کرده اند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر