پروفسور
دکتر هانس هاینتس هولتس
فصل ششم
متافیزیک
برگردان
شین میم شین
بخش
دهم
اقدامات
بورژوائی در زمینه نوسازی متافیزیک:
ژان
پل سارتر
مارتین
هایدگر
ارنست
بلوخ
قسمت
اول
ژان
پل سارتر
ژان- پل سارتر (1905 ـ 1980)
فیلسوف، اگزیستانسیالیست،
رماننویس، نمایش نامه نویس و منتقد فرانسوی
·
ژان پل سارتر در اثر اصلی اول خود،
تحت عنوان «وجود و عدم» (وجود و هیچ)، طرح متافیزیک ایراسیونال (ضدعقلی) اختیار (آزادی) را می ریزد.
·
(به اثر اصلی دوم ژان پل سارتر تحت عنوان
«نقد خرد دیالک تیکی» (1960)، در رابطه با بررسی متافیزیک بورژوائی واپسین نمی
توانیم بپردازیم.
·
چون در زمان تحریر این اثر دوم،
ژان پل سارتر در پی انفجار نظرات متافیزیکی اگزیستانسیالیسم و نفوذ در دیالک تیک
مارکسگرا بوده است.
·
ناگفته نماند که او تحت تأثیر اثر
گئورگ لوکاچ تحت عنوان «تاریخ و شعور طبقاتی» بوده است و نه تحت تأثیر مارکس.)
1
·
تز اصلی ژان پل سارتر این است که
انسان، ماهیت است، ماهیتی که وجود جوهر بر آن تقدم دارد.
·
یعنی هستی مقدم بر ماهیت است.
·
بنابرین، هستی در آغاز، لخت و عریان
و نامعین بوده است.
2
·
بزعم ژان پل سارتر، اختیار مطلق به
انسان اعطا می شود.
·
هستی او با ماهیت او، با چگونه
بودن او، پر می شود.
·
او به چیزهائی مجهز می شود که رفته
رفته او را به شخصی مبدل می سازند.
3
·
ژان پل سارتر می نویسد:
·
«دلیل غیر قابل تعریف بودن انسان ـ بنا بر
درک اگزیستانسیالیست ها ـ این است که
انسان در آغاز بطور کلی هیچ بوده است.
·
هیچی که بعدها چیزی می شود و چنان
می شود که خود او می سازد.»
·
(از پل سارتر، «اگزیستانسیالیسم، یک هومانیسم
است»، 1947)
4
·
شکی نیست که این اختیار مطلق را
فقط می توان در آغاز غیر تاریخی اثبات کرد.
·
آغاز هستی انسانی بزعم ژان پل
سارتر، در اعماق است، اعماقی که از اسفل السافلین عدم (نیستی، هیچی، پوچی) پرده
برمی دارد.
5
·
این عدم ضمنا عدم تعیین آغازین است
و بعدها به امکانی بدل می شود، امکانی که در همان دم می تواند هر تعینی را نفی کند
و واپس گیرد.
6
·
استعداد هیچ نگفتن که از خصوصیات
انسانی است، به علامتی برای «عدم در قلب
وجود»، یعنی منفیت محض اولین و ماهوی ترین طرز انسان بودن بدل می شود و برای اولین
بار اختیار (آزادی) او را تشکیل می دهد.
7
هربرت مارکوزه (1898 ـ 1979)
فیلسوف، سیاست شناس و جامعه شناس آلمانی ـ آمریکائی
از
اعضایِ اصلیِ مکتب فرانکفورت
·
اینجا می توان به خویشاوندی
اگزیستانسیالیسم با برنامه آنارشیستی هربرت مارکوزه، تحت عنوان «امتناع بزرگ» پی
برد.
·
(هانس هاینتس هولتس، همانجا، ص 198)
8
·
بنظر ژان پل سارتر، امکان نفی هر
تعینی و یا هر محدودیتی، در عین حال به معنی داشتن ظرفیت مثبت برای شروع از نو در
همان دم است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر