شین
میم شین
احمد رضا
کمک بگیری وابسته میشی
·
در بخش پیشین دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده (به
مثابه بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا) را خاطر نشان شدیم و بر نقش تعیین کننده
نیروهای مولده (به مثابه بسط و تعمیم محتوا) اشاره کردیم.
·
تعیین کننده بودن قطبی در دیالک تیکی اما به معنی هیچ
وارگی و هیچ کارگی قطب دیگر نیست.
·
این در حق مناسبات تولیدی (به
مثابه بسط و تعمیم فرم) نیز صادق است.
1
·
مناسبات تولیدی ساختار هر جامعه بشری است.
·
ساختار اما به چه معنی است؟
2
·
ساختار یک مقوله فلسفی است.
·
ساختار در دیالک تیک سه عضوی عنصر ـ
ساختار ـ سیستم عرض اندام می کند:
·
ساختار هر سیستم ـ چه سیستم مادی و
چه سیستم فکری ـ عناصر سیستم را به هم پیوند می دهد و نحوه پیوند این عناصر، چند و
چون سیستم را تشکیل می دهد.
مثال
·
میان بیل و کلنگ و داس و تفنگ کمترین
تفاوت ماهوی وجود ندارد.
·
ماهیت همه اینها را اتم های آهن تشکیل
می دهند.
·
اگر همه اینها را حرارت دهیم و ذوب
کنیم به اصل خود برمی گردند و هویت (یکسانی) ماهوی آنها آشکار می گردد.
·
تنها تفاوت تعیین کننده ای که آنها با هم دارند، ساختار آنها،
یعنی نحوه و نوع پیوند اتم های آهن با یکدیگر است.
·
به دلیل ساختارهای متفاوت است که یکی بیل شده، دیگری
کلنگ و آن دیگری داس و یا تفنگ.
3
·
ضمنا به دلیل ساختار است که هر کدام از آنها فونکسیون خاص
خود را دارند:
·
یکی برای کندن زمین است، دیگری برای جا به جا کردن خاک و آن دیگری برای
در و یا کشتن موجود زنده ای.
·
به همین دلیل دیالک تیک دیگری با ساختار تشکیل می یابد:
·
دیالک تیک ساختار و فونکسیون
·
نقش تعیین کننده در دیالک تیک
ساختار و فونکسیون از آن ساختار است.
·
فونکسیون هر چیز تابع ساختار آن است:
·
به همین دلیل است که چرخ خیاطی
برای دوخت و دوز و قابلمه برای آشپزی است.
4
·
کسانی که از این دیالک تیک عینی
خبر ندارند و یا قصد عوامفریبی دارند، چنان خیال و یا وانمود می کنند که از هر چیزی برای
انجام هر فونکسیونی می توان بهره برگرفت.
·
آنگاه کشف بزرگ رسول توده ها را
جاهلانه (جاهل به هر دو معنی اش) کنار می نهند و مسائل جامعه و جهان را نه با ساز
و برگ تحلیلی و معرفتی مارکسیستی ـ لنینیستی، بلکه با ساز و برگ های نامناسب از
قبیل ساز و برگ های تحلیل و معرفتی پسیکولوژیکی، بیولوژیکی، انتروپولوژیکی و غیره انجام
می دهند و حسابی عوامفریبی و چه بسا حتی خودفریبی می کنند.
·
نان عوامفریبان هم حسابی در روغن
است.
·
چون عوامفریبی به تقویت و تحکیم مواضع طبقه حاکمه کمک می کند.
·
طبقه حاکمه هم عوامفریبانه
عوامفریبان را جایزه باران می کند.
5
·
مناسبات تولیدی در هر جامعه بشری نقش ساختار را دارد.
·
این اما به معنی است؟
6
·
برای درک ساختاریت (ساختار وارگی) مناسبات تولیدی بهتر
است که جامعه را سیستمی تصور کنیم.
·
جامعه بشری واقعا هم سیستمی است که از عناصری تشکیل
یافته است و ساختار جامعه (یعنی مناسبات تولیدی) این عناصر را به یکدیگر پیوند داده است.
·
اکنون برای درک بهتر نقش مناسبات تولیدی باید از خود
پرسید:
·
عناصر تشکیل دهنده جامعه بشری کدام
اند که مناسبات تولیدی به مثابه ساختار، آنها را به همدیگر پیوند داده و سیستم اجتماعی
معینی را پدید آورده است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر