سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ
وین)
·
ما را سر گليم نشاندند، از ابتدا
·
گفتند:
·
«پا درازتر از این،
مبادتان!»
·
آن روز اين گليم
·
بر ما چو باغ بود
·
بر ما چو بيشه بود
·
بر ما زمين بي بدلي بود کاندر آن
·
کاخ شگفت خردي ما سر کشيده بود.
·
آري بر اين سياهگليمي که يک زمان
·
آن را به نام بخت به ما هديه کرده اند
·
ما شاد بوده ايم
·
در جست و خيز و بازي خود تا کناره ها
·
آزاد بوده ايم
·
بيرون از اين گليم، کسان گرم کار خويش
·
و اندر ميانه، ما
·
ـ غافل ز هست و نيست ـ
·
سر گرم پای کوبی و فرياد بوده ايم
·
اينک براين گليم
·
ما کودکان غافل ديروزه، نيستيم
·
برما بسي زمان
·
ـ هر چند بي شتاب و دل آزار ـ رفته است.
·
آري بر اين گليم
·
ما رشد کرده ايم
·
ما قد کشيده ايم
·
ما ريشه برده ايم به خاک سياه و سخت
·
و اين بختجامه بر تن ما کوته آمده است.
·
اينک شما، کسان
·
خيزيد چاره را
·
تا نشکنيم زير قدم، باغ فرش تان
·
بر راه ما گليم زمان را بگستريد
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر