شین
میم شین
آنقدر
مار خورده که افعی شده.
·
این ضرب المثل احتمالا بر پایه یکی از دو خرافه زیر
تشکیل شده است:
الف
·
اولا بر پایه این خرافه که گویا مار با افراط در خوردن
مار، افعی می شود.
ب
·
ثانیا بر پایه این خرافه که هر جانوری هر چه بخورد به
همان تبدیل می شود:
·
مثلا اگر گرگی در خوردن گوسفند افراط کند، به گوسفند
استحاله می یابد.
1
آنقدر
مار خورده که افعی شده.
·
محتوای این ضرب المثل به احتمال قوی، منفی است:
·
مثلا شاید بتوان آن را در مورد جلادی بکار برد که از بس آدم
کشته، در حرفه خود خبره به تمام معنی شده است.
2
آنقدر
مار خورده که افعی شده.
·
شاید بتوان همین ضرب المثل را در مورد جیب بری، دزدی،
رهزنی و یا شیادی بکار برد، که از بس در حرفه خود تجربه اندوخته، به جیب بر، دزد،
رهزن و یا شیادی کارکشته و مجرب بدل شده است.
·
آن سان که به آسانی آب خوردن جیب کسی را خالی می کند و
یا مال و منالش را می دزد و یا گمراهش می سازد.
آن
ممه را لولو برد.
·
این ضرب المثل بیشک بر اساس پاسخی سر هم بندی شده که به
هنگام گرفتن کودکان از شیر، تحویل آنها داده می شود:
·
«ممه را لولو برد.»
·
لولو ظاهرا هیولای مهیبی است که اگر چیزی را ببرد، بازپس
گرفتنش محال است.
·
مردم بعضی جاها خرافه را با شیر مادر به خورد کودکان بی
دفاع می دهند و خردسالان بی دفاع را از همان ایام خردسالی مسموم می سازند.
1
آن
ممه را لولو برد
·
این ضرب المثل معمولا در مواردی بکار برده می شود که
شرایط موجود بدتر می گردد:
·
مثلا سطح دستمزد تنزل می یابد و یا کمک های اجتماعی معینی
حذف می شوند، مردم جماعت غافل را قطع امید می کنند و می گویند:
·
آن ممه را لولو برد.
2
آن
ممه را لولو برد
·
پس از پیروزی ضد انقلاب فئودالی ـ فوندامنتالیستی،
زنان محلات در تهران با تأسفی عمیق تغذیه رایگان در مدارس را یاد آوری می کردند و
همین ضرب المثل را در نهایت نومیدی و استیصال تحویل یکدیگر می دادند:
·
گذشت آن زمان که شیر زیر دست و پا ریخته می
شد و حیف و میل می شد.
·
اکنون برای خرید ذلت بار لیتری شیر باید ساعت ها در صف
ایستاد و دشنام و توهین و سرکوفت هر بقال پفیوزی را تحمل کرد.
3
·
مردم احتمالا میان وفور شیر و مواد غذائی در زمان
شاه و شیر مادر به کودک رابطه معنوی برقرار می کردند و ضرب المثل «برده شدن ممه از
سوی لولو» را به خدمت می گرفتند.
·
شاید هم به وحشت انگیزی عجوزه های عهد عتیق
که از اعماق تاریخ بازگشته بودند و بر گرده خلایق نشسته بودند، اشاره داشتند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر