تحلیلی
از شین میم شین
دائمن جوجه می کشن از یه مرغِ بی نطفه که
تو زندانه
مرغداریِ شعرشون امروز «خانه ی شاعرانِ ایرانه»
مرغداریِ شعرشون امروز «خانه ی شاعرانِ ایرانه»
·
شاعر در این بیت
شعر از کسب و کار توده ای های کذائی پرده برمی دارد.
·
آنهم چه پرده
برداشتنی!
·
بزعم شاعر، توده ای
ها همه از دم جوجه کش اند.
·
اما منظور شاعر از
جوجه کشی چیست؟
1
·
جوجه کشی معمولا
به معنی جوجه پروری و مترادف با دامپروری است.
·
جوجه کشی به معنی
فراهم آوردن شرایط مادی لازم برای تبدیل بیضه به جوجه و بعد تغذیه جوجه و تبدیل آن
به مرغ است.
·
جوجه کشی و یا
جوجه پروری فرمی از تولید مواد غذائی است.
·
شاید من ـ زور شاعر
از جوجه، جوجه کمونیست و من ـ زور او از جوجه کشی، کمونیست پروری باشد.
·
«جوجه کمونیست» یکی از اصطلاحات
صد در صد عیرانی و صدر در صد اصیل علمای صد در صد عیرانی اصیل ساواک بوده است.
·
اگر شعر شاعر را
بازخوانی کنیم، خواه و ناخواه به همین نتیجه می رسیم:
سینهزنهای مارکسیسم – لنینیسم، قاریانِ هنوزِ «سرمایه»
تاواریشهای منگِ یاهوکِش، مثل «لطفی» و «ه.الف. سایه»
تودهایها هنوز هم هستن، بیقرارِ دوباره دیده شدن،
پرن از عقدهی پلاسیده، مونده تو حسرتِ رسیده
شدن
·
بزعم شاعر متخصص
در توده ای شناسی، توده ای ها با توسل به ترفند های زیر جوجه کمونیست می پرورند:
الف
·
با سینه
زدن زیر علم مارکسیسم – لنینیسم
پ
·
با قرائت همچنان و هنوزِ «سرمایه»
ث
·
با یاهوکشی عارفانه
ج
·
با علاقه
به دوباره دیده شدن
ح
·
به مدد
عقده های پلاسیده
خ
·
به ترفند
کشیدن حسرتِ رسیده شدن
3
دائمن جوجه می کشن
·
بزعم شاعر، توده ای
ها جوجه کمونیست می پرورند.
·
بعد جوجه کمونیست
ها را لو می دهند تا باز داشت شوند و به جرم جاسوسی به اجانب شکنجه و رسوا و تواب
و اعدام شوند.
·
درست به همان سان
که جوجه پس از استحاله به مرغ با تلاوت آیات مربوطه ذبح و کباب و جزغاله می شود و سر
سفره شعرای عنگلابی تکه تکه و اطعام می شود.
·
تا در شکم حضرات به
شعر بی شعور استحاله یابد و به خورد خلایق خرفت و خر داده شود.
·
گذار ماده به روح.
·
گذار مرغ بی شوق
و شور به شعر تق و لق و بی شعور.
4
دائمن جوجه می کشن از یه مرغِ بی نطفه که
تو زندانه
·
جوجه کشی توده ای
ها اما نه جوجه کشی معمولی و آدمی زادی، یعنی نه جوجه کشی از بیضه (تخم مرغ)، بلکه
جوجه کشی از شخص شخیص مرغ است.
·
توده ای های قابله
جوجه ها را از شکم مرغ های حامله زنده زنده
بیرون می کشند.
·
البته نه آن سان که
جوجه کش های ضد توده ای بیرون می کشند:
5
دائمن جوجه می کشن از یه مرغِ بی نطفه که
تو زندانه
·
توده ای های جوجه
کش جوجه ها را نه از مرغ نطفه دار، نه از مرغ آبستن، بلکه از مرغ باکره و بی نطفه
بیرون می کشند.
·
مرغ توده ای ها در
قاموس شعرای عنگلابی و صدر در صد اصیل عیرانی، به مریم باکره بیشتر شباهت دارند تا به مرغ معمولی.
·
چون مریم باکره هم بدون داشتن شوهر، یعنی بدون
نطفه در رحم، جوجه زاییده بود.
·
جوجه مسیحی
زاییده بود.
·
جوجه مسیحی های آغازین
هم در تحلیل نهائی جوجه کمونیست های آغازین بوده اند.
6
دائمن جوجه می کشن از یه مرغِ بی نطفه که
تو زندانه
·
توده ای اما جوجه
کمونیست ها را نه از هر مرغ باکره بی نطفه ی آزاد، بلکه از مرغ های باکره بی نطفه ای
بیرون می کشند که در جهنم زندان شاه و شیخ باشند و زیر عذاب الیم
نمایندگان امریکا و خدا باشند.
·
اکنون این سؤال مطرح
می شود که من ـ زور شاعر از این استعاره چیست؟
7
دائمن جوجه میکشن از یه مرغِ بینطفه که تو
زندانه
·
من ـ زور شاعر شاید
این باشد که توده ای های کذائی از سابقه زندان توده ای های بی نطفه، یعنی عقیم، بی
بو، بی خاصیت و بی اثر، برای فریب کودکان مردم بهره برمی گیرند.
·
اگر من ـ زور
شاعر این باشد، بهتر است که حداقل به نوچه های الکن خود بگوید که چرا کسی حتی موئی
از سر «مرغ های با نطفه» از قبیل جلال آل احمد و احمد شاملو و امثالهم نکنده، ولی
مرغ های بی نطفه توده ای ها را لت و پار و رسوا و سر به نیست کرده اند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر