فصل پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
قسمت
هشتم
انتقام از
واقعیت
انتقاد
از فرهنگ به مثابه انتقاد از فلسفه
تکمیل
گسست از تفکر کلاسیک بورژوائی:
فریدریش
نیچه
ادامه
57
·
اینها اگرچه به مثابه نتایج کرد و
کار معنی گرانه ی سوبژکتیف انسانی تلقی می شدند، ولی به مثابه تفاسیر از قبل موجود،
به ذهنیت عرفانی ـ معنی گر بی نام و نشان حاکم بر طبیعت سرشته بودند که خطوط عینیت
واره طبیعی به خود می گرفتند:
·
نیچه می نویسد:
الف
·
«اراده به قدرت (قدرت طلبی) تفسیر می کند.
·
ما در تشکیل هر عضوی با تفسیر سر و
کار داریم.
·
اراده به قدرت مرزبندی می کند، درجه
تعیین می کند، اختلافات اعضا را بلحاظ قدرت تعیین می کند.»
·
(همانجا، ص 131)
ب
·
«تفسیر پیشرونده، پیش شرط هر روند ارگانیکی
است.»
·
(همانجا، ص 138)
ت
·
بنظر نیچه زبان منشاء و باعث هر
ذهنیت دروغین نافذ در «تفسیر» است.
58
·
انحراف اصلی ایدئالیسم نیچه از ایدئالیسم
تفکر کلاسیک بورژوائی در طرز نگرش فلسفی نیچه به زبان نیز آشکار می گردد:
الف
ویلهلم هومبولت
·
تفکر کلاسیک بورژوائی ـ بویژه هردر
و ویلهلم هومبولت ـ پس از حل تئوریکی مسئله عینیت اجتماعی زبان، پیوندهای تاریخی و
سیستماتیکی واقعیت، زبان و شناخت را در نظر می گیرد.
ب
·
در فلسفه نیچه اما جای عینیت اجتماعی
زبان را سرنوشت غیرقابل تغییر ذهنیت بی نام و غیرحقیقی مورد نظر او می گیرد.
·
پیوندهای تاریخی و
سیستماتیکی واقعیت، زبان و شناخت بوسیله تقدم همان ذهنیت دروغین غیرحقیقی بلعیده
می شوند.
·
بر طرح فلسفی زبان نیچه در بن بست (اپوری) تز موسوم به پیش تشکیل زبانی مخدوش شناخت و
واقعیت (تفسیر شده) سرپوش نهاده می شود.
ت
·
هنیگفلد می نویسد:
·
«می توان گفت که نظر خود نیچه نهایتا به بن
بست ختم می شود:
·
این به اصطلاح «تفکر» چگونه باید
صحت خود را به اثبات رساند، وقتی که خود آن همیشه در فرم زبان صورت می گیرد و زبان
بنظر نیچه آدمی را به دروغ و باطل وامی دارد؟»
·
(هنیگفلد، «زبان به مثابه جهان نگری. هومبولت
ـ نیچه»، مجله پژوهش فلسفی، جلد 30، دفتر شماره 3، ژوئیه ـ سپتامبر، 1979، ص 445)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر