دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (140)

فصل پنجم

 ایدئالیسم

پروفسور دکتر اندراس گدو

برگردان شین میم شین

قسمت هشتم

انتقام از واقعیت

انتقاد از فرهنگ به مثابه انتقاد از فلسفه

تکمیل گسست از تفکر کلاسیک بورژوائی:

فریدریش نیچه    

ادامه

35

·        طرح اراده نیچه در عین حال، پیچیده و مهاجم است.

·        طرح اراده نیچه بطور مستقیم، خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد و بطور غیرمستقیم، بی رحمانه است.

الف

·        طرح اراده نیچه در دوپهلوئی اش، حاوی جهان غریزی و روانگذشتی سوبژکتیویته قریبی است و ضمنا حاوی سراب غلبه بر ایدئالیسم و مقولات فلسفی و معارف به میراث مانده است. 

ب

 گئورگ سیمل (1858 ـ 1918) 

فیلسوف، جامعه شناس آلمانی

از فلاسفه فلسفه حیات، نئوکانتیانیسم

موضوع پژوهش:

 فلسفه فرهنگ

جامعه تضاد

·        بنا بر فلسفه نیچه، اراده در مدیوم (برکه)  «حیات» به مثابه ماهیت آن، امر و نهی می کند. 

·        گئورگ سیمل می نویسد:

·        «این تصور نیچه از حیات، بنظر من حاکی از حس زندگی است که برای هر فلسفه در تحلیل نهائی تعیین کننده است.

·        این ضمنا حاکی از انزجار فوق العاده عمیق و ضرور نیچه از شوپنهاور است.»

·        (گئورگ سیمل، «شوپنهاور و نیچه»، ص 5)

ت

·        ایدئالیسم اراده در فلسفه نیچه به مثابه ایدئالیسم «حیات» شکوفا می شود و رادیکالیزه می گردد.

·        نیچه جوان در یاد داشتی می نویسد:

·        «مهمتر از همه، ایدئالیسم حیات برای موجودات زنده است.»

·        (نیچه، «مجموعه آثار انتقادی»، جلد 3، ص 77)  

پ

·        اصل حامل ایدئالیسم اراده نیچه، از زمان تحریر «زرتشت» (چنین گفت زرتشت)، اراده به قدرت (قدرت طلبی) بوده است. 

ث

·        ایده اصلی فلسفه واپسین نیچه به شرح زیر است:

·        «حیات عبارت است از اراده به قدرت (قدرت طلبی)»

·        (نیچه، «مجموعه آثار»، جلد 2، ص 729)

ج

·        نیچه از زبان زرتشت اعلام می دارد:

·        «هر جا حیات است، همانجا هم اراده است:

·        اما نه اراده به حیات، بلکه ـ به تو می آموزم ـ اراده به قدرت.»

·        (همانجا، ص 372)

 

·        (حیات عبارت است از طلب.

·        نه طلب حیات، نه زندگی طلبی، بلکه طلب قدرت، بلکه قدرت طلبی. مترجم)   

36

·        ایدئالیسم «حیات» نیچه فقط چارچوب تغییر مسیر فکری او را تشکیل نمی دهد.

·        یعنی فقط چارچوب تغییر مسیر فکری نیچه  ـ شروع از نظرات شوپنهاور ـ روی برگرداندن از شوپنهاور ـ رسیدن به نظریه اراده به قدرت ـ را تشکیل نمی دهد.

الف

·        ایدئالیسم «حیات» فقط شالوده محکم این افت و خیز نیچه را تشکیل نمی دهد. 

ب

·        ایدئالیسم «حیات» از همان آغاز در کلافی از دوپهلوئی ها پیچیده است. 

ت

·        ایدئالیسم «حیات»، تجسم افت و خیز نظری نیچه است، که بوسیله آن سراب و توهم غیر ایدئالیسم و ضد ایدئالیسم پدید امده است.

پ

·        خود نیچه هم غریق همین سراب است.

·        و سراب به همین دلیل هم نمی تواند نفی شود.

·        همین طور هم می شود:

·        توهم فریبا به هیچ وچه محو نمی شود.

·        برای اینکه خود نیچه بدان ایمان واثق دارد.

ادامه دارد.