سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ
وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
·
گوش خوابانده به خاموشی من
·
کیستید، ای همه سر تا پا ننگ
·
پشت آن در که مرا می پاید؟
·
پس درگاه که آورده درنگ ؟
·
آنکه می جنبد در آینه، کیست؟
·
سایه ی کیست که بر بام من است؟
·
کیست آن کس که چو بردارم پا
·
پای او در پس هر گام من است؟
·
در گل قالی و در چتر حباب
·
کیست پنهان که به من می خندد؟
·
یا چو خیزم که دری بگشایم
·
کیست آن کس که درم می بندد؟
·
کیست آن کس که بر این غمزده شهر
·
خیمه افکنده و خرگاه زده
·
پرده بر چهره روز آورده،
·
سایه بر روشنی ماه زده؟
·
شهر از دیدگه پنجره ها
·
اسکلت را ماند، پوک و سیاه
·
آتشی گویی بی شعله و دود
·
سوخته یک سره هر برگ و گیاه
·
هر طرف می نگری از چپ و راست
·
همه جا چشم خبرچینی هست
·
سینه ها، پر گله و لب، خاموش
·
وه چه خاموشی سنگینی هست!
·
در چنین تیرگی و تاریکی
·
روی باریکه ی این راهگذر
·
همه را هست، سؤالی در چشم
·
همه را هست، تکانی در سر
·
داد و فریاد از این ترس و هراس
·
به که گویم این درد؟
·
حرف ها هست که می باید گفت
·
کارها هست که می باید کرد
·
پچ پچی هست، مگر در دالان
·
یا که دستی به در دیگر خورد
·
پرده می لرزد، ای وای، ای وای
·
آمدند آخر و خواهندم برد.
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر