۱۳۹۳ تیر ۲۰, جمعه

سیری در غزل «غم مخور» خواجه شیراز (7)


تحلیلی از شین میم شین 
   
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ ها گر کند خار مغیلان غم مخور

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر در بیابان به شوق رسیدن به کعبه در راه باشی و خار مغیلان سرزنشت کند، بی خیال سرزنش آن باش و غم مخور.

1
·        خواجه در این بیت، مخاطب خویش را به مسافری تشبیه می کند که سودای رفتن به کعبه آمال خویش را بر سر دارد.
·        طبیعی است که مسافر در بیابان مورد اذیت و آزار خار مغیلان قرار گیرد.
·        خواجه به او توصیه می کند که از این بابت غم نخورد.

2
·        زندگی در قاموس حافظ سفری است به سوی مقصدی.
·        تکرار مکرر واژه های کاروان، جرس، ساربان، رباط (کاروانسرا)  و غیره در آثار حافظ به همین دلیل است:

3
 ایام شباب است،  شراب اولی تر
با سبز خطان بادهٔ ناب اولی تر

عالم همه سر به سر رباطی است خراب
در جای خراب هم خراب اولی تر

·        معنی تحت اللفظی:
·        در دوره جوانی، شراب خواری بهتر است.
·        در همنشینی با نوجوانان، باده ناب خواری بهتر است.
·        جهان ـ روی هم رفته ـ رباط خرابی است.
·        در خرابات هم خراب بودن بهتر است.

 4
·        حافظ دنیا را به «رباط دو در» تشبیه می کند که انسان به مثابه مسافر از دری وارد می شود و از در دیگر خارج:

بیار باده که در بارگاه استغناء
چه پاسبان و چه سلطان، چه هوشیار و چه مست

از این رباط دو در چون ضرورت است رحیل
رواق و طاق معیشت، چه سربلند و چه پست

·        معنی تحت اللفظی:
·        باده بیاور که در نظر افراد بلند طبع، فرقی میان پاسبان و سلطان و هشیار و مست نیست.
·        چون کوچ از این رباط دو در الزامی است، پس فرقی هم نمی کند که سقف پیشخوان و خانه ی  زندگی پست باشد و یا بلند.

5
·        حافظ ضمنا با تشبیه دنیا به رباط دو در، از کوتاهی عمر و موقتی و گذرائی بودن زندگی پرده برمی دارد.
·        رباط نه برای سکونت، بلکه برای نفس تازه کردن است.
·        برای گرد راه از تن شستن، استراحتی کوتاه کردن، انرژی و نیروی جسمی و روحی تازه ای کسب کردن و دو باره به راه افتادن است.  

6
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ ها گر کند خار مغیلان غم مخور

·        حافظ اما در این بیت بطرز مستور و پوشیده ای دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک تیک مسافر کعبه و خار مغیلان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن مسافر کعبه می داند و به تحقیر فرود (خار مغیلان) می پردازد.

7
·        حافظ عملا و عینا (یعنی بطور عینی)  با واژه ی «خار مغیلان» بشریت را به پست و ممتاز طبقه بندی می کند.
·        خطرناکی ایدئولوژیکی شعر حافظ اما این است که این سمتگیری آنتی هومانیستی و شبه فاشیستی در کپسول چپنمای شیرینی به حلق خلق ریخته می شود:
·        یعنی در نهایت بی شرمی و عوام فریبی از سوئی تفاوت و تضاد فراز و فرود، پاسبان و سلطان و مست و هشار بطور انتزاعی نفی و انکار می شود و از سوی دیگر تقسیم بشریت به اقلیت ممتاز و اکثریت پست توجیه و تحکیم می شود و طبیعی و ازلی و ابدی و ضرور جا زده می شود.

8
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ ها گر کند خار مغیلان غم مخور

·        آنچه در این بیت خواجه گفته می شود، بی آنکه گفته شود، این فرمان فئودالی ـ ایدئولوژیکی است که اگر سروی، عضوی از اشرافیت بنده دار و فئودال در رباط دو در سرزنشت کرد، غمگین باش.
·        فقط به انتقاد خارمغیلان، فقط به انتقاد توده های مولد و زحمتکش «بی همه چیز» پست و بی ارج و ارزش، اعتنائی نکن.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    حافظ ضمنا با تشبیه دنیا به رباط دو در، از کوتاهی عمر و موقتی و گذرا بودن زندگی پرده برمی دارد.
    با پوزش

    پاسخحذف