تحلیلی
از شین میم شین
در
بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش
ها گر کند خار مغیلان غم مخور
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر در بیابان به شوق رسیدن به کعبه در راه باشی و خار
مغیلان سرزنشت کند، بی خیال سرزنش آن باش و غم مخور.
1
·
خواجه در این بیت، مخاطب خویش را به مسافری تشبیه می کند
که سودای رفتن به کعبه آمال خویش را بر سر دارد.
·
طبیعی است که مسافر در بیابان مورد اذیت و آزار خار
مغیلان قرار گیرد.
·
خواجه به او توصیه می کند که از این بابت غم نخورد.
2
·
زندگی در قاموس حافظ سفری است به سوی مقصدی.
·
تکرار مکرر واژه های کاروان، جرس، ساربان، رباط (کاروانسرا)
و غیره در آثار حافظ به همین دلیل است:
3
ایام
شباب است، شراب اولی تر
با
سبز خطان بادهٔ ناب اولی تر
عالم
همه سر به سر رباطی است خراب
در
جای خراب هم خراب اولی تر
·
معنی تحت اللفظی:
·
در دوره جوانی، شراب خواری بهتر
است.
·
در همنشینی با نوجوانان، باده ناب
خواری بهتر است.
·
جهان ـ روی هم رفته ـ رباط خرابی
است.
·
در خرابات هم خراب بودن بهتر
است.
4
·
حافظ دنیا را به «رباط دو در» تشبیه می کند که انسان به
مثابه مسافر از دری وارد می شود و از در دیگر خارج:
بیار
باده که در بارگاه استغناء
چه
پاسبان و چه سلطان، چه هوشیار و چه مست
از
این رباط دو در چون ضرورت است رحیل
رواق
و طاق معیشت، چه سربلند و چه پست
·
معنی تحت اللفظی:
·
باده بیاور که در نظر افراد بلند طبع، فرقی میان پاسبان
و سلطان و هشیار و مست نیست.
·
چون کوچ از این رباط دو در الزامی است، پس فرقی هم نمی
کند که سقف پیشخوان و خانه ی زندگی پست
باشد و یا بلند.
5
·
حافظ ضمنا با تشبیه دنیا به رباط دو در، از کوتاهی عمر و
موقتی و گذرائی بودن زندگی پرده برمی دارد.
·
رباط نه برای سکونت، بلکه برای نفس تازه کردن است.
·
برای گرد راه از تن شستن، استراحتی کوتاه کردن، انرژی و
نیروی جسمی و روحی تازه ای کسب کردن و دو باره به راه افتادن است.
6
در
بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش
ها گر کند خار مغیلان غم مخور
·
حافظ اما در این بیت بطرز مستور و پوشیده ای دیالک تیک
فراز و فرود را به شکل دیالک تیک مسافر کعبه و خار مغیلان بسط و تعمیم می دهد و نقش
تعیین کننده را از آن مسافر کعبه می داند و به تحقیر فرود (خار مغیلان) می پردازد.
7
·
حافظ عملا و عینا (یعنی بطور عینی) با واژه ی «خار مغیلان» بشریت را به پست و ممتاز
طبقه بندی می کند.
·
خطرناکی ایدئولوژیکی شعر حافظ اما این است که این
سمتگیری آنتی هومانیستی و شبه فاشیستی در کپسول چپنمای شیرینی به حلق خلق ریخته می شود:
·
یعنی در نهایت بی شرمی و عوام فریبی از سوئی تفاوت و
تضاد فراز و فرود، پاسبان و سلطان و مست و هشار بطور انتزاعی نفی و انکار می شود و
از سوی دیگر تقسیم بشریت به اقلیت ممتاز و اکثریت پست توجیه و تحکیم می شود و
طبیعی و ازلی و ابدی و ضرور جا زده می شود.
8
در
بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش
ها گر کند خار مغیلان غم مخور
·
آنچه در این بیت خواجه گفته می شود، بی آنکه گفته شود،
این فرمان فئودالی ـ ایدئولوژیکی است که اگر سروی، عضوی از اشرافیت بنده دار و
فئودال در رباط دو در سرزنشت کرد، غمگین باش.
·
فقط به انتقاد خارمغیلان، فقط به انتقاد توده های مولد و
زحمتکش «بی همه چیز» پست و بی ارج و ارزش، اعتنائی نکن.
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفحافظ ضمنا با تشبیه دنیا به رباط دو در، از کوتاهی عمر و موقتی و گذرا بودن زندگی پرده برمی دارد.
با پوزش