تحلیلی
از شین میم شین
من
و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب
که
دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت
·
معنی تحت اللفظی:
·
من بعد از این رضایت، پیشه خواهم کرد و سپاسگزار رقیب
خواهم بود.
·
برای اینکه دلم به درد دوری از تو عادت کرده و قید درمان
را زده است.
1
·
حافظ در این بیت هم دیالک تیک عاشق ـ رقیب ـ معشوق را به
شکل دیالک تیک من ـ رقیب ـ تو بسط و تعمیم می دهد، ولی بلافاصله آن را تار و مار می
سازد.
·
آن سان که دیگر، نه عاشق کمترین شباهتی به عاشق دارد و نه
رقیب کمترین سنخیتی با رقیب.
·
فقط معشوق، لایتغیر، دست نخورده و همیشه همان می ماند.
2
من
و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب
که
دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت
·
در این بیت خواجه دو تئوری اجتماعی بغایت ارتجاعی او تبیین
می یابند:
الف
تئوری
رضایت
(من
و مقام رضا بعد از این)
·
اولین تئوری ارتجاعی خواجه تئوری رضایت است.
·
رضایت مطلق به
وضع موجود.
·
در این تئوری اجتماعی خواجه گرایش ارتجاعی به وضوح تام و
تمام آشکار می گردد:
·
سوبژکت ایدئال خواجه موجودی رضایت پیشه است.
·
پیرو سمج و سرسخت شعار «هر چه پیش آید، خوش آید» است.
·
سوبژکت ایدئال خواجه چیزی از جنس تفاله و زباله است:
·
هر کسی می تواند لگدمالش کند و بگذرد، بی آنکه انتظار
اخمی حتی از او داشته باشد و یا انتظار پارس و پرخاشی.
·
سوبژکت ایدئال خواجه ذلیل تر از ذلیل ترین حشرات و
جانوران است.
ب
تئوری
ریاضت
(که
دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت)
·
دومین تئوری ارتجاعی خواجه تئوری ریاضت است:
·
عادت کردن
به درد و صرفنظر از درمان درد.
·
در بیت قبلی نیز همین تئوری ارتجاعی تبلیغ شده بود:
عاشق
که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای
خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
·
در این بیت، حتی بمراتب بدتر، درد ایدئالیزه می شود.
·
درد به عرش اعلی برده می شود.
·
درد به مقام چیز ستایش انگیز و رشگ انگیزی ارتقا داده می
شود.
·
درد به مقام چیز نادر و دست نایافتنی و کمیابی از جنس
کیمیا ارتقا داده می شود.
·
این معنائی جز تبلیغ ریاضت ندارد.
· ریاضتی که بلحاظ فرم با ریاضت عرفان انقلابی کمترین فرقی
ندارد، ولی بلحاظ محتوا و معنای ایدئولوژیکی اش صد در صد ضد آن است.
3
من
و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب
که
دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت
·
از این رو، می توان گفت که خواجه دیالک تیک ریاضت و لذت را
که مبتنی بر خرد و واقع بینی است، به شکل دوئالیسم ریاضت و رضایت بسط و تعمیم می
دهد و دیالک تیک ریاضت و لذت را عملا از محتوای عینی و مثبت و واقعی اش تخلیه می
کند.
4
·
دوئالیسم ریاضت
و رضایت خواجه ساز و برگ ایدئولوژیکی ارتجاعی، آنتی هومانیستی (ضد بشر دوستی) و ایراسیونالیستی
(ضد عقلی) خطرناک و زیانباری است.
5
·
محتوای پسیکولوژیکی این دوئالیسم ریاضت و رضایت خواجه را مازوخیسم و خود آزاری داوطلبانه تشکیل می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر