باد
و خون
علی
رسولی
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de/
آبتین
·
به به
·
با خواندن این شعر یک بار دیگر محمود درویش را در مقابل
خود دیدم که
از غزه می گوید
·
از خون و جنون و توحش
·
از آه و ناله و فریاد.
·
بر لبانش، اما، تبسمی
جاری است که نگرانی را از دل می برد
·
تو گویی او اسم اعظم را در اختیار دارد
·
او پادزهر غزه را می شناسد.
·
بله از همین روی است که از عشق و همبستگی و مقاومت برایم می گوید.
·
این بار، اما، این علی رسولی است که با من از “بغض بر گلوگاه انسان” و فوران “خون در خشم” حرف می زند
·
از “شکست سکوت، که “تنها
شناسه ی انسان است” برایم می گوید و مرا به جست و جوی آن “قامت زیبا” که در “آن شب باران خیز” فرو افتاد و “گلنگدن
خاموش شد” فرا میخواند.
رهگذر
متا کامنتی
(کامنتی بر
کامنتی)
بیا و کشتی ما
در شط شعور انداز
غریو و ولوله
در هارت و پورت پور انداز.
(پور
واژه ای فرنگی است
و به معنی ناب
و خالص و بی غل و غش است)
·
در عیران ما و از ما بهتران ـ از خرد تا کلان و از نر تا ماده ـ همه از
دم شاعرند.
1
·
از این 70 میلیون شاعر اما باید به مدد ذره بینی احدی
یافت که حد اقل با فنون فرمال شعر آشنائی اندکی داشته باشد.
2
·
فیس آباد هم ـ در این واویلا ـ شده غوز بالا غوز
·
هر ننه مرده ای «اشعار» دو و یا سه جمله ای خود را به
دلخواه خود تحریر و تکثیر و توزیع می کند و مرحبا و درود و تحسین و لاک و لایکشر
درو می کند.
3
·
نه قواعد املائی
رعایت می شوند و نه قواعد انشائی
4
·
تنها چیزی که بی کم و کسر و بی عیب و نقص صورت می گیرد،
تخریب ساختار زبان است و تفکر منطقی.
5
·
شعر اما از دیرباز در خدمت خردستیزی اسلوبی و نظری بوده
است.
·
آنهم در مقیاس جهانی.
·
به همین دلیل اکثر آثار ایدئولوژیکی امپریالیسم، فاشیسم و
فوندامنتالیسم (از شوپنهاور تا نیچه و از هایدگر تا یاسپرس، از جلال آل عبا تا
شریعتی و شاملو و امثالهم) در قالب شعر و یا نثر شعرگونه تبلیغ شده اند.
6
·
خیلی از شعرا فکر می کنند که شعر اصیل یعنی شعر مبتنی
بر خردستیزی نگارشی، فکری و نظری.
·
کرگدن را کگردن می نویسند و ضمنا منظورشان کره مریخ است.
7
·
خیلی ها خیلی از حرف ها را که نمی توانند به حریف خود بگویند
در جامه شعر تبیین می دارند و حسابی گل می کارند.
8
·
از آبتین چه پنهان که نسل نوینی از شعرای پلی بوئیستی در
حال تکوین است:
·
شعر بعضی از «شعرا» شده پورنو ـ پور (سکس ناب)
9
·
یکی که از جانش سیر شده است، بهتر است به جای گذاشتن هندوانه زیر بغل آن و این به شعرای عیران و
عنیران بگوید که قبل از سرایش شعر، به دنبال ذره ای شعور بگردند.
10
·
چرا که اشعار خالی از شعور و بیگانه با خرد، بطور خود به
خودی به اعرار ناب استحاله می یابند.
11
·
شعور اما در دهه دوم قرن 21 دیگر کمیاب و کیمیا نیست و ریخته
زیر دست و پا
·
گیریم که ستوران، لگدمال کنان، بی اعتنا و بی مهابا ـ از
رویش می گذرند و به دنبال نخود سیاه روانند.
پایان
ویرایش:
پاسخحذفلایک درست است.
با پوزش