غزّه
تحلیلی از شین میم شین
سه
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
و
این گونه دچارِ وحشت و سوگ و غم اید؟
این
کینه، اگر نیست غریزی، ز کجا ست؟
آخر
نه مگر پسر عموهای هم اید؟!
·
معنی تحت اللفظی:
·
تا کی می خواهید ستمگر و ستمکش باشید؟
·
تا کی می خواهید دچار وحشت و سوگ و
غم باشید؟
·
اگر ریشه این کینه، غریزی نیست، پس
چیست؟
·
مگر شما پسرعموهای همدیگر نیستید؟!
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
·
این سؤال شاعر مملو از اطلاعات راجع
به خیلی چیزها ست:
1
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
·
در این سؤال شاعر دو طرف جبهه جنگ،
یعنی موشک و شیر (فلسطین و اسرائیل) به خواننده و شنونده شعر معرفی می شوند:
·
بزعم شاعر، هم موش و هم شیر هر
کدام دیالک تیکی از ستمگر و ستمکش اند.
·
هم پذیرای ستم اند و هم کنای ستم.
·
به زبان فلسفی هم اوبژکت ستم اند و
هم سوبژکت ستم
·
یعنی هم ستم می کشند و هم ستم می
کنند.
·
یعنی هم ستمکش اند و هم ستمگر.
2
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
·
شاعر بدین طریق و ترفند به سؤال قبلی
خویش مبنی بر این که
موش
است، در این جنگ، ستمگر، یا شیر؟
·
جواب صریح و روشن می دهد:
·
بزعم شاعر، هم موش ستمگر است و هم
شیر.
·
هم فلسطین بر اسرائیل ستم روا می دارد
و هم اسرائیل بر فلسطین.
·
شاعر از این نظر، فرقی میان آندو
نمی بیند.
·
ما که نمی دانیم بیدرکجا کجا ست،
زور و زر هم که نداریم تا احیانا برویم و ویلای شاعر را اشغال کنیم و خود و اهل و
عیالش را از خانه و زندگی شان بیرون اندازیم تا ببینیم که شاعر چه شعری در حق مان
سر هم بندی می کند.
·
تا ببینیم شاعر میان ما و خود و
اعوان و انصارش علامت تساوی می گذارد و یا نه.
·
تا ببینیم که شاعر ما و خویشتن را
با یک چوب می نوازد و یا نه.
3
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
·
از این سؤال شاعر می توان به طرز
تفکر سوبژکتیویستی ایشان تا حدودی پی برد:
·
بزعم شاعر، کرد و کار انسان ها بنا
بر میل و اراده محض آنها صورت می گیرد:
·
مثلا موشک و شیر تصمیم می گیرند که
پذیرا و کنای ستم باشند، یعنی ستمکش و ستمگر باشند و بعد همین هم می شوند.
·
اگر شاعر این تصور را نمی داشت،
هرگز این سؤال را طرح نمی کرد.
·
یکی از جلوه های بارز سوبژکتیویسم
هم همین است:
·
تخریب دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت،
مثلا تخریب دیالک تیک شرایط عینی ـ شرایط «ذهنی» (میل و اراده و هوی و هوس موشک و
شیر)، دور انداختن اوبژکت، شراط عینی و مطلق کردن شرایط «ذهنی» (میل و اراده و هوی
و هوس موشک و شیر.)
4
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
·
سوبژکتیویسم چیز بدی نیست، ولی به
درد تحلیل چیزها و پدیده ها از خرد تا کلان نمی خورد.
·
شاعر با طناب سوبژکتیویسم حتی نمی
تواند ساده ترین مسائل خانوادگی خود را حل کند، چه رسد به حل تضاد چرکین و خونین
موشک و شیر.
·
شکی نیست که موشک و شیر سوبژکت عمل
اند.
·
شکی نیست که موش به سوی شیر
سنگریزه می اندازد و شیر بمب بر سرش می ریزد، ولی در این میان شرایط عینی هم وجود دارد
که تعیین کننده اعمال و حتی نحوه و نوع و کمیت و کیفیت اعمال آنها ست.
·
فقط اگر دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت،
اوبژکتیف ـ سوبژکتیف در نظر گرفته شود، می توان به تحلیل نسبتا رئالیستی تضاد موشک
و شیر نایل آمد و نه بطور متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) از طریق مطلق کردن یکی از دو
قطب دیالک تیک یاد شده.
5
تا
چند پذیرای و کُنای ستم اید؟
·
وقتی خانه شاعر اشغال شود و خود و
اهل و عیالش با چمدان و کت و شلوار و دم و دستگاهش ویلان خیابان های بیدرکجا شود، آنگاه
در می یابد، که کله و روح و روان بطرز دیگری واکنش نشان می دهند.
·
کله چه بسا حتی کار نمی کند تا
احیانا اندیشه ای تولید کند.
·
در آن صورت شاعر سودای واحدی در سر
دارد:
·
سودای پس گرفتن خانه خویش به هر
قیمت.
·
چون مسکن یکی از حوایج اولیه حتی حشرات
و حیوانات است، چه رسد به انسان.
·
شاعر این حقیقت امر را بی تردید می
داند.
·
چون در ایام کودکی مثلا در خوی و یا
مرند، به تجربه شخصی دیده که نزدیک شدن به لانه زنبوری همان و نوش جان کردن نیش
زنبور همان.
·
یعنی حشرات الارض حتی از لانه خود
دفاع می کنند، چه رسد به انسان.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر