۱۳۹۳ تیر ۲۹, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (121)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش چهارم
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی  
 قسمت اول

 امکان دیگری از پوزیتیویسم:
هربرت اسپنسر 
 ادامه  

23
·        از دید اسپنسر، فقط و فقط یک اوولوسیون (تکامل به معنی تغییرات کمی) وجود دارد که همه جا بطرز واحدی صورت می گیرد.
·        فقط و فقط استحاله واحدی وجود دارد که در مقیاس کلی صورت می گیرد.
·        (همانجا، جلد 2، ص 438 )

24
·        از دید اسپنسر، «پیشرفت ارگانیکی (آلی) در گذار از همگون به ناهمگون خلاصه می شود.
·        این قانون پیشرفت ارگانیکی ضمنا قانون هر پیشرفت دیگری در هر عرصه ای از واقعیت عینی است.
·        این اوولوسیون ساده به بغرنج واحد همه جا از طریق تمایزات متوالی انجام می یابد.
·        همین کلیشه در جامعه و تاریخ جامعه نیز اعتبار دارد.»
·        (هربرت اسپنسر، «مجموعه مقالات علمی، سیاسی و فلسفی»، جلد 1، ص 10)

25
·        اسپنسر فکر می کند که این طرح اوولوسیونی مبتنی بر تمرکز بر بیولوژی (زیست شناسی) اش خدمت بزرگی به تاریخ پوزیتیویسم بوده و نوعی نوآوری بوده که به مثابه نسخه شفابخشی برای حل مسائل قابل حل با علوم بوده است.  

26
·        مقوله توسعه غیرتاریخی (آهیستوریکی) اسپنسر ـ قبل از همه ـ مبتنی بوده بر تقدم تئوری شناخت مذهبی بر علم.
·        اسپنسر بر آن بود که «در پشت سر هر عمل و هر پدیده قطعا رازی سربسته قرار دارد.»
·        (اسپنسر، «بررسی های جامعه شناسی»، 1907، ص 307)   

·        (این نظر را خواجه حافظ صدها سال قبل از اسپنسر نمایندگی کرده است.
·        ذلت نظری فلسفه بورژوائی واپسین همین جا ست که به قهقرای فکری و فرهنگی قرون وسطی سقوط کرده است. مترجم)

27
·        در این داربست نظری اسپنسر، مفهوم اوولوسیون ـ بسان هر اندیشه علمی اصلی ـ به پاسدار اسرار الهی بدل می شود.
·        کلیه های افکار علمی اصلی بیانگر واقعیات غیر قابل شناخت اند.
·        (هربرت اسپنسر، «اصول اولیه»، جلد 1، ص  48)

28
·        اسپنسر فرضیه ها و بحث های بیولوژیکی و اوولوسیونیستی خود را بر پایه نظرات فلسفی استوار می سازد، اگر چه محتوای خاص آنها را نمی توان بر نظرات فلسفی تقلیل داد.

29
·        طرح مسائل بیولوژی ـ تاریخ ظاهرا در جو ارزیابی منفی طرح های اوولوسیونیستی اسپنسر و اختلاف نظر او با داروین (و وایزمن) صورت گرفته است. 
·        سوادسکی ـ بر خلاف ارزیابی مخالفت آمیز اشمال هاوزن ـ در فرضیه های اسپنسر و در تأملات انتقادی او گشتاورهای تاریخی محقی می بیند.
·        (سوادسکی، «توسعه تئوری اوولوسیون پس از داروین»، 1973، ص 188) 

30
·        از دید مایر، خدمات اسپنسر به بیولوژی (زیست شناسی) برابر با صفر بوده است.
·        «تفاسیر اسپنسر از علل نهائی در سیستم های بیولوژیکی بیشتر خصلت فیزیکی دارند» و «جائی برای آنها در بیولوژی واقعی وجود ندارد.
·        اسپنسر طرح اوولوسیونی خود را به تقلید از توسعه اونتوژنتیکی، یعنی بر اساس رشد ارگانیسم منفرد سر هم بندی کرده و بر پایه طرح مبتنی بر پدیده های تله ئونومیکی به اصل تله ئولوژیکی مبدل ساخته است.
·        اسپنسر چیز مثبتی به تفکر داروین اضافه نکرده است.
·        افکار اسپنسر به منبع سردرگمی های نسبتا بزرگ بعدی بدل شده اند.»
·        (مایر، «ارزش افکار بیولوژیکی»، 1982، ص 382)

·        (منظور از توسعه اونتوژنتیکی در نظر گرفتن توسعه هر فرد از مرحله سلول اولیه تا موجود قادر به تولید مثل است. مترجم) 

·        مراجعه کنید به تله ئونومی، تله ئولوژی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

31

·        افکار اسپنسر با اعتماد او به اصول فینالیستی و به تئوری توارث لامارک، با اوولوسیون داروین به هیچ وجه سر سازگاری نداشته اند.
·        نظر بکلی نادرستی مبنی بر اینکه اوولوسیونیسم اسپنسر با اوولوسیونیسم داروین یکسان بوده، بار سنگینی بر دوش آنتروپولوژی و جامعه شناسی بوده است.»
·        (همانجا، ص 493)

·        مراجعه کنید، ضمنا به فریدمن، «تئوری های اوولوسیونیستی داروین و اسپنسر» در انتروپولوژی جاری، جلد 15، 1974، ص 211.     

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر