فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
چهارم
پوزیتیویسم و
فلسفه حیات
به مثابه طرز
تفکر:
انکار سیستم
وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت اول
امکان دیگری
از پوزیتیویسم:
هربرت
اسپنسر
ادامه
جان استوارت میل (1806 ـ 1873)
فیلسوف و اقتصاد دان و از متفکران قرن نوزدهم
از نمایندگان کندنسیونالیسم
از فلاسفه بورژوائی واپسین
5
·
دایره ی مسائل فلسفی مطروحه در آثار
اسپنسر در مقایسه با دایره مسائل مطروحه در آثار جان استوارت میل، تنگتر و نگرش
مبذول به آن مسائل سطحی تر است.
·
حرکت اندیشه ها کندتر و محدودتر،
توهم بی زمانی نتایج حاصله ی مطروحه در احکام ساده و قطعیت آنها نادرتر و جانسخت تر
است.
6
·
تمایلات فیده ئیستی امپیریسم پوزیتیویستی
جان استوارت میل محتاطانه تر بوده اند و جای شان در حواشی آثار او بوده است.
·
در حالیکه اسپنسر آشکارا و صریح و
با صدای بلند به تأیید مذهب می پردازد:
·
فیده ئیسم بی چون و چرا و مرافعه
انگیز در کانون فلسفه اسپنسر قرار دارد.
·
(فیده ئیسم به موضعگیری معرفتی ـ نظری ئی اطلاق می شود که
عقیده (مذهبی) را به مثابه تنها بنیان تمامت شناخت قلمداد می کند و عقیده را برتر
از عقل می شمارد. مترجم)
7
·
اسپنسر در پایان مطلبی راجع به پیشرفت،
قانون و علت مذهب می نویسد:
·
«پس از تبیین هر آنچه که تبیین یافته، راز
نهائی مذهب، همان می ماند که بوده است.
·
توضیح هر چیز غیرقابل توضیح، توضیح
ناپذیری پنهان در ورای آن را روشنتر نمی سازد.
·
اگرچه به توضیح مذهب، امیدی نیست،
برغم آن، پژوهش گستاخ و سماجت آمیز ادامه می یابد تا بنیان مطمئنی راجع به کل مذهب
اصیل و راستین ارائه داده شود.»
·
(هربرت اسپنسر، «مجموعه مقالات علمی، سیاسی و
فلسفی»، جلد 1، ص 60)
8
ریچارد آوه ناریوس (1843 ـ 1896)
فیلسوف آلمانی
از نمایندگان امپیریوکریتیسیسم
·
اسپنسر ـ بر خلاف جان استوارت میل
و جریانات مربوط به آوه ناریوس و ماخ و همچنین بر خلاف امپیریسم منطقی و قرقه های
مختلف فلسفه زبانتحلیلی ـ اندیشه واقعیت عینی
(رئالیته) را می پذیرد.
9
ویلیام هامیلتون (1788 ـ
1856)
فیلسوف
اسکاتلندی
·
نظرات اسپنسر در این زمینه در
راستای ایدئالیسم عینی بوده اند.
·
البته نه به اندازه نظرات لایبنیتس
و یا شلینگ و هگل، بلکه بیشتر به اندازه ویلیام هامیلتون:
الف
·
جهان فکری اسپنسر با دیالک تیک
کاملا بیگانه می ماند.
ب
فریدریش هاینریش یاکوبی (1743 ـ 1819)
فیلسوف، حقوقدان، بازرگان و نویسنده آلمانی
·
بر مفهوم واقعیت عینی مورد نظر او،
ابر تیره ای از ندانمگرائی امپیریسم پوزیتیویستی سایه می اندازد و در این تیرگی
قبول واقعیت عینی (رئالیته) با قبول عدم تعقل (ایراسیونالیته) در هم می آمیزند.
·
به همان سان که در جهان فکری هامان
و یاکوبی در هم آمیخته بودند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر