بررسی تاریخ توسعه ی فلسفه کلاسیک بورژوائی
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
29
·
نومینالیسم، از این
رو، در وهله اول، به چندین دلیل، بلحاظ تاریخی سدشکن بوده است.
30
·
نومینالیسم با
واقعیت قائل شدن مؤکد فقط بر چیزهای منفرد و تحقیر قاطعانه ی واقعیت مفاهیم عام، به
دلایل زیر، لرزه بر ارکان کلیسای کاتولیکی قرون وسطی می افکند:
الف
·
اولا به این دلیل
که نتیجه ناگزیر انکار واقعیت (واقعی بودن) مفاهیم عام به معنی انکار حقانیت کلیسا به مثابه
کانون فراگیر بوده است.
ب
·
به معنی انکار
کلیسای کاتولیکی به مثابه تنها نهاد مجاز به ابلاغ وحی الهی میان انسان ها بوده
است.
ت
·
به معنی انکار
واسطه بودن کلیسا میان خدا و تک تک انجمن های کلیسائی و تک تک افراد بشری بوده
است.
پ
·
به معنی انکار نقش
انحصاری کلیسا به مثابه واسطه ای بوده که افراد بشری می توانند بکمک آن به خدا
نزدیک شوند و بنا بر تعالیم رسمی، اجازه تقرب به خدا را کسب کنند.
ث
·
نتیجه ناگزیر
انکار واقعیت (واقعی بودن) مفاهیم عام، به معنی نفی سلسله مراتب (هیرارشی)
کلیسائی بوده است.
ج
·
ضمنا به معنی نفی
دگم های (جزم های) متافیزیکی بوده است.
·
دگم هائی که بدون
استثناء حاوی مفاهیم عام درجه عالی بوده
اند و در واقع معیار تعیین کننده بوده اند.
ح
·
نتیجه ناگزیر
انکار واقعیت مفاهیم عام و تأکید بر واقعیت چیزهای منفرد، به معنی تأکید بر واقعیت
انجمن های کلیسائی منفرد و تک تک مؤمنین مسیحی بوده است.
·
به معنی تأکید بر
واقعیت تک تک افراد انسانی بوده است.
·
مراجعه کنید به دیالک
تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
31
·
بر پایه استنباط
و یا درک نومینالیستی از مفاهیم عام، کلیسا بطور کلی تنها به معنی اسم جمعی از تک
تک انجمن های کلیسائی و تک تک مؤمنین مسیحی بوده است.
32
·
تأکید نومینالیسم
بر واقعیت چیزهای منفرد، به معنی قائل شدن نقش تعیین کننده و تصمیمگیر به انجمن
های منفرد و تک تک مؤمنین مسیحی بوده است.
·
بدین طریق، سلسله
مراتب کلیسای کاتولیکی از پاپ تا کشیش های عادی بی معنی و زاید می گردید.
·
بدین طریق هر
کلیسای منفردی، هر انجمن مسیحی منفردی و هر مؤمن مسیحی منفردی (بالاخص) مقرب تر از
کلیسای کاتولیکی (بالاعم، یعنی به مثابه عام) به خدا تلقی می شوند.
33
·
به همین دلیل،
درک نومینالیستی از مفاهیم عام حاوی مخالفت با سلسله مراتب کلیسائی بوده است.
34
·
مخالفت سرسخت
عرفان انقلابی در قرن 16 میلادی با سلسله مراتب کلیسائی، در واقع متکی بر
استدلالات نومینالیسم در زمینه مفاهیم عام
بوده است.
35
·
نتیجه دیگر درک نومینالیستی
از مفاهیم عام عبارت از این بوده که دگم های کلیسا ـ به مثابه مفاهیم عام ـ در تحلیل نهائی چیزهائی توخالی اند
و حرفی برای گفتن به تک تک مؤمنین ندارند.
·
ضمنا بدین معنی
بوده که مسئله ایمان (به مثابه مفهومی عام) هرگز نمی تواند موضوع تفکر، دانش و علم باشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر