عمران صلاحی
سرچشمه:
صفحه فیسبوک عمران صلاحی
·
پیرمردی گرسنه و بیمار
·
گوشه ی قهوه خانه
ای می خفت
·
رادیو باز بود و گوینده
·
از مضرات پر
خوری می گفت
*****
·
از بسكه من آزرده ز دست فلكم
·
در برزن و كوی، روز و شب می پلكم
·
خنديدن من نباشد از روی نشاط
·
انگشت زمانه می دهد قلقلكم
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر