۱۳۹۳ خرداد ۴, یکشنبه

تجزیه و تحلیل (آنالیز) (3)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

II
 تجزیه و تحلیل و ترکیب در قرون وسطی

·        مشخصه علوم در قرون وسطی، در وهله اول شیوه نگرش ترکیبی یکجانبه است.

الف
·        اما این شیوه نگرش ترکیبی بر خلاف نگرش رایج در یونان باستان، نگرش کلی دیالک تیکی ساده لوحانه نیست.

ب
·        این شیوه نگرش ترکیبی در قرون وسطی، نتیجه جزمگرائی اصولی اسکولاستیک است که اصول اعتقادی عام را بر پژوهش تجربی مقدم می داند و لذا آزمایش و تجزیه و تحلیل همه جانبه و مشخص پدیده های طبیعی را بمثابه وسیله شناخت آنها، دور می اندازد.

III
تجزیه و تحلیل و ترکیب در عصر جدید

·        در قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی همگام با رشد سریع نیروهای مولده و تشکیل شیوه تولید سرمایه داری، علوم طبیعی و قبل از همه علم مکانیک پیشرفت سریعی می کنند.

·        مراجعه کنید به نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، شیوه تولید در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

1
·        توسعه تخصص و تمایز در علوم، سبب می شود که طبیعت واحد از نقطه نظرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

2
·        این امر سبب می شود که طبیعت واحد بمثابه ابژکت (موضوع)  شناخت بنا بر جنبه های مختلف خود میان علوم منفرد مختلف تقسیم شود.

3
·        این گرایشِ کلا تجزیه و تحلیلی توسعه علوم آن زمان در عرصه های منفرد، با گرایش به پژوهش تجربی و آزمایشی مشخص طبیعت از نقطه نظرهای زیر مطابقت دارد:

الف
·        با تشخیص خواص منفرد طبیعت از طرق آزمایشی

ب
·        با کشف روابط ماهوی میان خواص منفرد طبیعت

ت
·        با سیستماتیزه (منظم) و طبقه بندی کرده ابژکت ها (موضوعات)  

4

·        به قول کلاسیک های مارکسیسم، «تجزیه طبیعت به اجزای منفرد آن، طبقه بندی معین جریانات و اشیاء طبیعی مختلف، بررسی بخش درونی اندام ارگانیکی بنا بر ساخت های آناتومیکی متنوع آنها، شرط اصلی پیشرفت های غول آسائی بوده است که در طی 400 سال گذشته ما را به شناخت طبیعت قادر ساخته است.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 20)

الف
تجربه گرائی (امپیریسم)  

·        این ضرورت بررسی تجزیه و تحلیلی که با نیازمندی های اجتماعی مشروط شده بود، خود را در فلسفه آن زمان در مطلق کردن یکجانبه ی متد تجزیه و تحلیل (انالیز)   توسط امپیریسم (تجربه گرائی)  منعکس می کند.

·        مراجعه کنید به امپیریسم (تجربه گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1
·        اگر ارسطو تجزیه و تحلیل را صرفا بمثابه عملیات منطقی تلقی می کرد و اگر تجزیه و تحلیل برای اقلیدس صرفا یک روش اثبات ریاضی بود، اکنون آن در تضاد آگاهانه با اسکولاستیک قرون وسطی، بمعنای عامتری، بمثابه متد شناخت علمی بطور کلی و به عنوان متد اصلی شناخت قلمداد می شود.

·        (اسکولاستیک نامی است برای تعالیم تئولوژیکی ـ ایدئالیستی ـ عینی که از سوی ایدئولوگ های کلیسای کاتولیکی در قرون وسطای اروپا توسعه داده شده است.
·        اسکولاستیک پرنفوذترین آموزش تئولوژیکی ـ فلسفی جامعه فئودالی اروپا و ضمنا ایدئولوژی مسلط در آن جامعه بوده است.
·        دوره تأثیرگذاری اسکولاستیک حدود 700 سال (800 ـ 1400 میلادی) طول کشیده است. مترجم)

·        مراجعه کنید به اسکولاستیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
 فرانسیس بیکن (1561 ـ 1626)
فیلسوف و دولتمرد انگلیسی
مؤسس امپیریسم (تجربه گرائی)  ماتریالیستی

·        بدین طریق است که فرانسیس بیکن و جان لاک در متد تجربی ـ تجزیه ـ تحلیلی تنها راه شناخت را می بینند و آن را بطور یکجانبه ای مطلق می کنند.

 جان لاک (1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم (تجربه گرائی)
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.
جان لاک در نظریه خود راجع به ماهیت چیزها 
میان ایدئالیسم و ماتریالیسم در نوسان بوده است.
جان لاک در نظریه  خود راجع به امکان شناخت ماهیت راستین چیزها 
به ندانمگرائی (اگنوستیسیسم) گرایش داشته است.

ت
·        معایب ضمنی متد تجربی ـ تجزیه ـ تحلیلی به شرح زیر بوده اند و خواهند بود:

1
·        اعتیاد به بررسی پدیده های طبیعی در انفراد آنها

2
·        اعتیاد به بررسی پدیده های طبیعی در خارج از پیوند فراگیر کلی آنها

3
·        نادیده گرفتن حرکت و رابطه متقابل پدیده های طبیعی

4
·        بررسی پدیده های طبیعی در سکون آنها.

5
·        به قول انگلس، همه معایب فوق الذکر، راه را برای تشکیل طرز تفکر متافیزیکی و «کوته بینی خاص قرون ماقبل»   هموار ساخته است.
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 20)

·        مراجعه کنید به متافیزیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
راسیونالیسم (عقل گرائی)

 رنه دکارت (1596 ـ 1650)  
فیلسوف، ریاضی دان و عالم علوم طبیعی
از مؤسسین راسیونالیسم مدرن عصر جدید آغازین
تفکر راسیونالیستی او را کارتزیانیسم نیز می نامند.
دکارت به وجود ایده های مادرزاد باور داشت.  

·        اما خصلت متافیزیکی مطلق کردن یکجانبه متد ترکیبی از سوی راسیونالیسم نیز کمتر از خصلت متافیزیکی روش امپیریستی نبود.
·        بویژه دکارت و اسپینوزا متد ترکیبی ـ استقرائی هندسه اقلیدسی را سرمشق مهمی برای همه علوم می دانستند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر