این پست دلیل
بر طرفداری بنده از هیتلر نیست.
این بخش وصیت نامه
هیتلر متن کوتاهی است که در ۲۹ آپریل ۱۹۴۵ در ساعت ۰۴:۰۰ به امضاء رسیده.
نکاتی که در
این متن به آنها اشاره شده شامل موارد زیر است:
تایید ازدواج
وی بدون نام بردن از اوا براون.
انتخاب مرگ خود و همسرش بجای پذیرفتن ننگ تسلیم.
دستور به سوزانده شدن اجساد آنها پس از مرگ.
انتقال کلکسیون آثار هنری او به شهر لینتس، مکانی که
هیتلر در کودکی در آنجا زندگی می کرده.
انتقال اشیاء دارای ارزش معنوی یا دارایی‌های مناسب برای
یک زندگی متوسط به بستگانش و همکاران وفادارش.
انتقال سایر مایملک به حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان.
انتخاب مارتین بورمان بعنوان اجرا کننده وصیتنامه.
شاهدین این وصیتنامه عبارتند از
یوزف گوبلز،
مارتین بورمان
نیکولاس فان بلاو.
زمان ذکر شده در امضاء وصیت نامه سیاسی هیتلر
همانند
وصیت نامه شخصی اش ساعت ۰۴:۰۰ روز ۲۹ آپریل ۱۹۴۵ است.
در متن وصیت نامه هیتلر مدعی شده است که خواهان آغاز
جنگ در ۱۹۳۹ نبوده است.
او یهودیان بین‌المللی و یاران شان را مسئول وقوع جنگ در
گذشته و آینده
و کشته شدن کودکان آریایی و ویرانی شهرها می داند.
او ضمن شکوهمند و قهرمانانه خواندن نبرد ملت آلمان دلایل
خود را
برای ماندن در برلین و خودکشی تشریح می کند.
او همچنین از مردم آلمان می خواهد به مبارزه ادامه دهند
و وعده می دهد
که روزی مردم آلمان نتیجه متحد شدن خود را خواهند دید.
در بخش دیگری از وصیت نامه، هیتلر هرمان گورینگ را از
حزب اخراج می کند
و امتیازهایی را که به وی تفویض کرده بود، بازپس می‌گیرد.
وی همچنین هاینریش هیملر را از حزب، وزارت کشور و ریاست
اس اس اخراج کرده
و کارل هانکه و پاول گیسلر را به عنوان جانشینان او منصوب می کند.
او همچنین افراد دیگری را به عنوان اعضای کابینه پس از
وی منصوب می کند.
از جمله یوزف گوبلز را بعنوان صدر اعظم منصوب می کند.
در پایان هیتلر عنوان می کند که اجباری را برای همراهی
اطرافیانش
در ماندن در برلین به آنها تحمیل نکرده و کسانی که مایلند به همراه او
نابود شوند
به خواست خود این راه را برگزیده اند.
او همچنین ملت آلمان را به پیروی و پاسداری دائمی از
قوانین نژادی فرا می خواند.
شاهدین ذکر شده در این وصیت نامه یوزف گوبلز، ژنرال
ویلیام برگدورف،
مارتین بورمان و ژنرال هانس کربس می باشند.
پایان
میم
حالا بگو:
«پان ایرانیست ها فاشیست نیستند.»
رامین آریانا
آخر ابله خان من اول پست خودم ذکر کردم که این پست صرف
آگاهی و آشنایی دوستان بود.
خوب است از روی باد معده درباره کسی قضاوت نکنی
رهبر من نه هیتلر است و نه کس دیگر
تنها رهبران من خرد و وژدان من است.
میم
چرا فحش می دهید؟
اگر حالا دم دست تان بودیم
حتما مورد ضرب و شتم هم قرار می دادید.
رهبرتان به ما ربطی ندارد.
ما نظرات تان را نقد می کنیم.
صاحب نظر برای ما مهم نیست.
رامین آریانا
خیر، «فاشیست» برای من فحشی نابخشودنی است.
رهبران من نه هیتلرها هستند و نه کس دیگر.
رهبران من خودای خرد و وژدان من است
این پست دلیلی بر حمایت یا طرفداری بنده از هیتلر نیست
و ذکر هم کردم.
بهتر است درباره ناسیونالیسم و پان ایرانیسم کمی مطالعه
کنید
والا ضرب و شتم که در تمام تاریخ کار شما بوده
چه در نقش
کمونیست یا یهودی یا جمهوری اسلامی
بنده پان ایرانیست خواهم ماند و افتخار هم می کنم
و نژادپرست هم
نیستیم
و تف بر تمام عمال کمونیست بی وطن وطن فروش نوکر شوروی
پان ایرانیست
ایران ـ اوکراین
رامین آریانای گرامی به هیچ عنوان نیاز نیست توهین کنی
کمونیست بودن خودش از صد تا فحش و بد و بی راه بد تره
میم
خیلی ممنون از پان های رنگارنگ ملی و بین المللی.
عیرانی ها دو هنر دارند:
فحاشی و مداحی.
تنها هنری که ندارند تفکر است.
پس فرق شما با فاشیست ها و فوندامنتالیست ها چیه؟
هارت و پورت توخالی؟
رامین آریانا
دیدی؟
شما کمونیستها جز توسری زدن به مردم و فرهنگ مردم و وطن
فروشی چیزی هم بلدید؟
قطعا بلد نیستید
اگر کاری جز این بلد بودید الان با علی خاوری در باکو در
آغوش علی اف نبودید
شما کمونیست های روش عن فکر چیزی جز فروش وطن
که همانا
از ناموس فروشی هم بدتر است، بلد نیستید .
حیوان، ایرانی را درست بنویس
پان ایرانیست ایران ـ اوکراین
اینا باید به
عنوان دشمن خلق یا ملت ( Враг народов ) بفرسیتم اردوگاه کار
اجباری.
تا بفهمه کمونیست ها هم به خیانت چه جوابی میدن
رامین آریانا
کمونیست = نمونه بارز یک خانه خراب ماله کش بیگانه ناموس
فروش.
ترجیح می دهم حتی فاشیست باشم
اما با روش عن فکری ناموس
و خاکم را به باد ندهم
مهران هخامنش
ای کاش هیتلر موفق شده بود.
خسرو پاسارگاد
هیتلر هم یک جنایتکار و تبهکار و روانی و بیخردی بود
که
دیکتاتور و خودکامه بود
که با نام دینش و نژاد مردمان جهان را کشتار کرد
و جهان را
به ویرانی کشاند
او بویی از مرتوگان و انسانیت نبرده بود
او بویی از مرتوگان و انسانیت نبرده بود
پارس عیرانی
درود بر هیتلر
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر