پروفسور
دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
·
گسست به عدم تداوم، به پیوند
گسیخته اطلاق می شود
·
گسست ضد دیالک تیکی پیوست (تداوم، استمرار) است.
·
گسست هم در وجود نسبتا مستقل فرم
های منفرد ماده (یعنی در وجود بطور نسبی مستقل فرم های منفرد ماده) مصداق دارد و هم
در محدودیت مکانی ـ زمانی اجزاء، عناصر و حالات هر کل، هر سیستم و یا هر روند.
·
گسست، بنیان عینی برای موارد زیر
است:
1
·
گسست بنیان عینی برای تجزیه (تقسیم
پذیری) هر اوبژکت و یا هر سیستم به اجزا و عناصر بطور نسبی مستقل پایانمند است.
2
·
گسست ـ نتیجتا ـ بنیان عینی برای
ساختار بغرنج سیستم ها ست.
3
·
گسست بنیان عینی برای تعویض پذیری
عناصر منفرد این سیستم ها ست.
·
در روندهای توسعه (تکامل)، گسست خود
را در گذار جهشی هر سیستم و یا هر زیرسیستم از حالتی به حالت دیگر و یا از شیوه
رفتاری به شیوه رفتار دیگر نمودار می سازد.
· مراجعه کنید به توسعه، اوولوسیون،
روولوسیون، رفتار، شیوه رفتار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
·
گذارهای کیفی دیالک تیکی و یا به
عبارت دقیقتر، نفی های دیالک تیکی همواره بیانگر گشتاورهای گسستی توسعه (و یا
تکامل) اند.
·
زیرا آنها حاکی از نقاط انقطاع
(گسست) اند که کیفیت ها و یا مراحل توسعه مختلف را مرزبندی می کنند.
·
گسست ـ بنابرین ـ شرط ضرور هم برای
وجود بطور نسبی مستقل همه فرم های ماده است و هم شرط ضرور برای حرکت و توسعه همه
فرم های ماده.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک پیوست و
گسست در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر