۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

گسست (شکست، انقطاع)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        گسست به عدم تداوم، به پیوند گسیخته اطلاق می شود
·        گسست ضد دیالک تیکی پیوست (تداوم، استمرار) است.

·        گسست هم در وجود نسبتا مستقل فرم های منفرد ماده (یعنی در وجود بطور نسبی مستقل فرم های منفرد ماده) مصداق دارد و هم در محدودیت مکانی ـ زمانی اجزاء، عناصر و حالات هر کل، هر سیستم و یا هر روند.

·        گسست، بنیان عینی برای موارد زیر است:

1
·        گسست بنیان عینی برای تجزیه (تقسیم پذیری) هر اوبژکت و یا هر سیستم به اجزا و عناصر بطور نسبی مستقل پایانمند است.

2
·        گسست ـ نتیجتا ـ بنیان عینی برای ساختار بغرنج سیستم ها ست.

3
·        گسست بنیان عینی برای تعویض پذیری عناصر منفرد این سیستم ها ست.

·        در روندهای توسعه (تکامل)، گسست خود را در گذار جهشی هر سیستم و یا هر زیرسیستم از حالتی به حالت دیگر و یا از شیوه رفتاری به شیوه رفتار دیگر نمودار می سازد.

·    مراجعه کنید به توسعه، اوولوسیون، روولوسیون، رفتار، شیوه رفتار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        گذارهای کیفی دیالک تیکی و یا به عبارت دقیقتر، نفی های دیالک تیکی همواره بیانگر گشتاورهای گسستی توسعه (و یا تکامل)  اند.
·        زیرا آنها حاکی از نقاط انقطاع (گسست) اند که کیفیت ها و یا مراحل توسعه مختلف را مرزبندی می کنند.

·        گسست ـ بنابرین ـ شرط ضرور هم برای وجود بطور نسبی مستقل همه فرم های ماده است و هم شرط ضرور برای حرکت و توسعه همه فرم های ماده.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک پیوست و گسست در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

پایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر