نشاندیم این نگین صبح روشن را
به روی پایه ی انگشتر فردا.
محمد زهری
(1305 ـ 1373)
جزیره (۱۳۳۴ )
نگین
به معنی سنگ قیمتی
است که بر روی انگشتر قرار میدهند
و یکی از عوامل
اصلی زیبایی انگشتر است.
اگر طوق انگشتر از طلا نباشد نگین نقش اصلی را ایفا می کند.
·
به گلگشت جوانان
·
یاد ما را زنده دارید، این رفیقان!
·
که ما در ظلمت شب
·
زیر بال وحشی خفاش خون آشام
·
نشاندیم این نگین صبح روشن را
·
به روی پایه ی انگشتر
فردا.
·
و خون ما
·
ـ به سرخی گل لاله
·
به گرمی لب تبدار بی دل
·
به پاکی تن بی رنگ ژاله ـ
·
ریخت بر دیوار هر کوچه
·
و رنگی زد به خاک تشنه ی هر کوه
·
و نقشی شد به فرش سنگی میدان هر
شهری
·
و این است آن پرند نرم شنگرفی
·
که می بافید
·
و این است آن گل آتشفروز
شمعدانی
·
که در باغ بزرگ شهر می خندد
·
و این است آن لب لعل زنانی را
·
که می خواهید
·
و پرپر می زند ارواح ما
·
اندر سرود عشرت جاویدتان
·
و عشق ما ست لای برگ های هر
کتابی را
·
که می خوانید
*****
·
شما یاران نمی دانید
·
چه تب هایی، تن رنجور ما را آب
می کرد
·
چه لب هایی، به جای نقش
خنده، داغ می شد
·
و چه امیدهایی در دل غرقاب خون،
نابود می گردید
·
ولی ما دیده ایم اندر نمای دوره
ی خود
·
حصار ساکت زندان
·
که در خود می فشارد نغمه های
زندگانی را
·
و رنجی کاندرون کوره ی خود می
گدازد آهن تن ها
·
طلسم پاسداران فسون ، هرگز نشد
کارا
·
کسی از ما، نه پای از راه گردانید
·
و نه در راه دشمن گام زد
·
و این صبحی که می خندد به روی
بام هاتان
·
و این نوشی که می جوشد درون جام
هاتان
·
گواه ماست، ای یاران!
·
گواه پایمردی های ما
·
گواه عزم ما
·
کز رزم ما
·
جانانه تر شد!
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر