(دیالک
تیک تداوم و شکست، استمرار و انقطاع)
پروفسور
دکتر گونتر کروبر
برگردان شین
میم شین
III
پیوست و گسست در
علوم طبیعی مدرن
ادامه
·
تغییرات کمی در چارچوب کیفیت واحد، گشتاور پیوست در حرکت
ماده را تشکیل می دهند که با فراتر گذشتن از حد
به تغییرات کیفی منجر می شوند و گذار از کیفیت کهنه به کیفیت نو ـ یعنی گسست ـ بطور
جهشی صورت می گیرد.
·
در گذار از پژوهش بخش قابل مشاهده کاینات به میکرو روندهای
ذرات هسته ای و همچنین به عرصه های غیر
قابل مشاهده بی واسطه کیهانی، می توان کیفیت جدیدی از قانونمندی های مؤثر در آنجا
را انتظار داشت.
·
ماتریالیسم دیالک تیکی از این نظر نه تنها با دستاوردهای
علوم طبیعی مدرن انطباق دارد، بلکه به تشویق پژوهش مسائل نامکشوف آن نیز می
پردازد.
·
وحدت پیوست و گسست مشخصه
مهم روندهای توسعه اجتماعی نیز است:
1
·
توسعه جامعه
انسانی از کمون اولیه تا سوسیالیسم و کمونیسم وحدتی است از روندهای اوولوسیونی و
روولوسیونی (انقلابی)
·
مراجعه کنید به دیالک تیک اوولوسیون و روولوسیون در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
·
توسعه عمدتا پیوسته ی نیروهای
مولده در چارچوب صورت بندی اجتماعی معینی، سرانجام به حدی می رسد که دیگر
منطبق با مناسبات تولیدی موجود نیست.
·
تضاد میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی در روند
انقلاب اجتماعی با گذار جهشی به مناسبات تولیدی جدید حل می شود.
3
·
صورت بندی های اجتماعی ـ اقتصادی (فرماسیون های اجتماعی
ـ اقتصادی) منفرد و نسبتا مستقل، عناصر
گسست در روند کلی توسعه اجتماعی را تشکیل
می دهند.
·
مراجعه کنید به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
4
·
صورت بندی اجتماعی جدید نیز همیشه وارث کلیه عناصر مثبت
و پیشرفته است که بوسیله انسان های متعلق به نسل های پیشین در عرصه های تولید
مادی، توسعه نیروهای مولده، علم، فرهنگ و
غیره بوجود آمده اند و این سنن توسعه
برمبنای جدید بطور پیوسته ادامه می یابد.
·
توجه به وحدت پیوست و گسست در
توسعه اجتماعی شرط ضرور برای درک تئوریکی
درست روند تاریخ و برای اقدامات عملی ـ اجتماعی متناسب با الزامات توسعه اجتماعی است.
·
این امر بویژه در گذار ازسرمایه داری به سوسیالیسم و
ساختمان نظام سوسیالیستی ضرورت انکارناپذیر دارد.
·
هرجا که به پیوست و یا به گسست روندهای
اجتماعی پربها داده شود و یا حتی مطلق گردد، نتیجه اش سیاست غلط و مواجه شدن احزاب
کارگری با موانع و مشکلات خواهد بود.
IV
انحرافات
نظری در رابطه با
عدم توجه به
دیالک تیک پیوست و گسست
I
انحرافات رویزیونیستی
·
تز رویزیونیستی مبتنی
بر رشد پیوسته کاپیتالیسم و رسیدن آن به سوسیالیسم، به عنوان مثال، چنان به مطلق
کردن گشتاور پیوست در توسعه جامعه می پردازد که به انکار ضرورت عملیات انقلابی و
رهبری توده مردم توسط حزب مارکسیستی ـ لنینیستی مبارز می رسد.
II
انحرافات
آنارشیستی
1
·
مطلق کردن گشتاور گسست در توسعه ی جامعه منجر به امید بستن به حرکات خودپو (خود
به خودی) می گردد.
2
·
مطلق کردن گشتاور گسست در توسعه ی جامعه به انتظار بی موقع حرکات جهشی منجر می
گردد.
3
·
مطلق کردن گشتاور گسست در توسعه ی جامعه به صرفنظر از تدارک مداوم کار انقلابی منجر می
گردد.
·
حزب مارکسیستی ـ لنینیستی نباید فراموش کند که هر مرحله
ی توسعه ی اجتماعی از مرحله پیشین پدید می آید و بر اساس دستاوردها و تجارب حاصل
از آن، ساخته می شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر