سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت نهم
(گلستان با ب اول، ص 29)
تحلیلی
از شین میم شین
ای
زبردست زیردست آزار
گرم
تا کی بماند این بازار؟
به
چه کار آیدت جهانداری
مردنت
به، که مردم آزاری.
·
سعدی در یک چیز قاطعیت بی برو بر گرد دارد و آن صدور حکم
اعدام در حق انسان ها ست، بی اعتنا به وابستگی طبقاتی آنها.
1
·
سعدی به اصلاح انسان ها همانقدر ایمان دارد که به تحول
جامعه.
2
·
دترمینیسم فلسفی سعدی در قالب تز «مشیت الهی» ریخته می شود و به
همه چیز و همه کس خصلت همیشه همان و تغییر ناپذیر می بخشد.
3
·
درقاموس سعید، تغییر پذیر تنها چیزها و پدیده هائی اند
که بنا بر مشیت الهی متغیر خلق شده اند:
الف
·
توالی شب و روز
ب
·
توالی فصول سال
ت
·
رویش و پژمردن و زوال نباتات
پ
·
زایش و رشد و مرگ حیوانات و انسان ها و غیره.
4
·
از این رو برای اصلاح جامعه راه حلی جز اعدام سوبژکت
اجتماعی باقی نمی ماند.
·
فقط باید بهانه ای پیدا کرد و حکم اعدام را کف دستش نهاد
و آدرسش را به جلاد داد.
·
بهانه هم کم نیست:
·
مفسد فی الارض
·
محارب با خدا
·
بدبنیاد
·
موذی و هر چه دلت خواست.
5
·
شعار جهانشمول زیرین سعدی برای فقیر و غنی استثنائا
یکسان است:
مرگ بر حاکم و پادشاه مردم آزار!
مرگ بر راهزن و دزد بدبنیاد!
6
·
اصلاح مورد نظر سعدی، اصلاح به معنی واقعی کلمه نیست.
·
پدر دیالک تیک خودپو در قرون وسطی به کنه دیالک تیک چیزها واقف
نیست.
7
·
سعدی برای اینکه بتواند راه حلی برای مسائل اجتماعی
ارائه دهد، باید تئوری گوهر و بنیاد شبه فاشیستی
خود را زیر پا نهد.
8
·
او باید به دیالک تیک علت و
معلول که حتی عقب مانده ترین انسان ها هزار بار در روز بر زبان می رانند،
برگردد و برای پدیده های طبیعی و اجتماعی علت جوئی و علت یابی کند.
9
·
اینکه حجاج ستمکار است علل عینی و ذهنی، فردی، پرورشی، تربیتی،
طبقاتی و اجتماعی دارد.
10
·
با قتل و مرگ حجاج ها ظلم از بین نمی رود، با قتل و مرگ عمله
ظلم، ریشه های واقعی ـ مادی ظلم خشک نمی شوند.
·
عمله ظلم در هر صورت، دیر یا زود می میرند، چه به مرگ
طبیعی و چه به مرگ غیرطبیعی.
·
آنچه می ماند شیوه ستمگری است.
·
این را حتی حافظ که خانه عقلش را به آتش میخانه تار و
مار کرده است، می داند:
وفا و عهد نکو باشد، ار بیاموزی
و گر نه هر که توبینی، ستمگری داند
11
·
آنچه سعدی نمی داند، این حقیقت امر است که اگر شرایط
عینی و ذهنی لازم فراهم آیند، هرکسی می تواند حجاجی شود.
·
هم میهنان سعدی این حقیقت دهشتناک را پس از سرنگونی شاه
با چشمان از وحشت و حیرت دریده ی خود دیدند و در آینده نیز چه بسا با چشمان از وحشت مهیب
تر دریده تر خواهند دید.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر