محمد زهری
(1305 ـ 1373)
... و تتمه
( ۱۳۴۸)
·
به بالا،
·
ابر
·
بالاتر،
·
ستاره
·
باز بالاتر،
·
کبود ِ خرقه ی خالی است
·
نشان پیر بی پیری،
·
که نامش بود
·
ـ و نامش بود روزی اول
دفتر -
·
در این پهنای بی در نیست
·
که را می جویی؟
·
ـ ای زین بسته بر شبدیز اندیشه ـ
·
گذشته از سواد ابر،
·
بالاتر
·
ز سر حد ستاره ،
·
باز بالاتر .
·
نشان بی نشان
·
در خاک باید یافت
·
که اینک از شیار خاک
·
ـ از خون ِ گوارا ـ
چشمه
های وحی می جوشد.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر