پروفسور
دکتر ورنر هوفمن
برگردان میم حجری
آموزش
مارکسیسم کلاسیک راجع به
«دیکتاتوری پرولتاریا»
بخش اول
خطوط اساسی تئوری
»دیکتاتوری پرولتاریا«
III
ادامه
انتظارات
کلاسیک های مارکسیسم
II
·
با این انتظارات،
ارزیابی فونکسیون های سه گانه دیکتاتوری
پرولتاریا از سوی مارکس و انگلس انطباق داشته است:
فونکسیون اول
·
در یک کشور سرمایه داری پیشرفته، اقشار متوسط جامعه نیز
به پرولتر بدل خواهند شد و تراکم و تمرکز سرمایه، برخورداران واقعی نظام کهنه را
به اقلیتی بی دورنما و بی امید بر خروج از بن بست بدل خواهد ساخت.
·
از این رو، آنها برای فونکسیون
دیکتاتوری پرولتاریا مبنی بر سرکوب طبقه سرنگون شده، اهمیت زیادی قائل نمی شوند.
فونکسیون دوم
·
از آنجا که قدرت دولتی
در مهمترین کشورهای صنعتی ـ تقریبا همزمان ـ به دست کارگران می افتد و تحول بنیادی
همه این کشورها را یکی پس از دیگری در بر می گیرد، بنابرین، به فونکسیون خطرستیزی (پیشگیری از خطر) قدرت دولتی جدید و به پاسداری و حراست از آن در قبال
مداخلات خارجی نیز بهای زیادی داده نمی شود.
فونکسیون سوم
·
بدین طریق، از همان آغاز، به وظیفه مثبت دیکتاتوری
پرولتاریا، یعنی به توسعه و تکمیل مداوم و لاینقطع دموکراسی
پرولتری نقش اصلی محول می شود.
1
·
«اولین
اکت، که دولت در
آن، واقعا به مثابه نماینده کل جامعه وارد صحنه
می شود، یعنی تصاحب وسایل تولید به نام جامعه، در عین حال، آخرین اکت مستقل آن،
بمثابه دولت (بمثابه دستگاه حاکمیت. ورنر هوفمن)
خواهد بود.»
·
(«آنتی دروینگ، کلیات مارکس
و انگلس»، جلد 20، ص 262)
2
·
اکنون، دیدنش دشوار نیست که عناصری از آموزش کلاسیک دیکتاتوری پرولتاریا که حاوی خصلت انتظارات تاریخی بوده اند، تحقق نیافته اند.
3
·
تجربه قرن ما نشانگر نه فقط نوع خاصی از دیکتاتوری
پرولتاریا، یعنی نوع استالینیستی آن است، بلکه
علاوه بر آن، حاکی از فرم های جدیدی از جامعه گذار سوسیالیستی با خصلت کم و بیش دیکتاتوری اش،
مثلا در چین، یوگوسلاوی و کوبا بوده است.
4
·
از این رو ست که جامعه شناسی
باید ـ امروز ـ در راه تئوری جامعه گذار گام
گذارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر