سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
آوا
(1336)
·
دلم گلدان
گل های سیاهی است
·
نشانده ریشه ها در پیکر من
·
ز خون سرخ من سیراب گشته
·
شکفته در بهار بی بر من
·
درنگی، رهگذاران بنگریدش
·
گل شبرنگ هم بوییدنی است
·
عروسان را نمی زیبد به پیکر
·
ولی گل هر چه باشد، چیدنی است
·
نهالش کنده ام از سرزمینی
·
که در آن آرزوهای من افسرد
·
توان ام رفت و گل آمد در این شهر
·
چراغ چشم من در راه، پژمرد
·
ببوییدش که دارد عطر اندوه
·
سیه پوش جوانی من، این گل
·
اگر چه اختر تاریکفامی است
·
بود خورشید غم پیراهن این گل
·
هزاران غنچه می سوزد در این باغ
·
که تا وا می شود یک گل بدین رنگ
·
گل قلب مرا ارزان مگیرید
·
گران باشد، گران باشد گل سنگ
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر