حاله چی میشه؟
گاف سنگزاد
شهره
هر
شاعر و آرتیستی می تواند در کنار کارهای قوی، کارهای ضعیف هم داشته باشد و این به
نظر من امری طبیعی است.
شعرا و نویسنده ها و کارگردان ها دوره های مختلف
رشد و دگرگونی دارند و این چیزی از آنها کم نمی کند
و ادعای اینکه
اثری از آنها شاهکار است، به ارزش کاری نمی افزاید.
بله ایشان غول
هم باشند کار ضعیف می توانند داشته باشند
همین طور که
من هم ممکنه اشتباه فراوان داشته باشم
ولی احساسم گفت که این اثر، کار قوی نیست.
میم
نه.
شما نظر ما را
با دقت نخوانده اید.
منظور ما این
بود که خود دخترک ـ به مثابه قهرمان قصه ـ هنرمند بزرگی است.
ولی بی اعتنا
بدان، هر اثر هنری بازتاب های متفاوت دارد.
این حتما
نباید ربطی به فهم و غیره مصرف کننده داشته باشد.
این بازتاب
بوسیله عوامل مادی و روحی و روانی مختلف مشروط می شوند:
مثلا با تعلقات طبقاتی، تجارب زندگی و غیره
شهره
هیچ تعلق طبقاتی بدور از فهم و
شعور نمی تواند باشد و بالعکس
میم
تعلقات طبقاتی
ربطی به شعور ندارند.
تعلقات طبقاتی
عینی اند.
دست خود آدم
نیستند.
تجاربی را که مثلا
بچه عمله ای دارد، بچه تاجری ندارد.
این سبب می شود که هر کدام از شنیدن قصه ای
تأثیر دیگری بر دارد.
این قصه باید
تحلیل شود.
مسئله درک خود
قصه نیست.
مسئله تأثیر
قصه در روان خواننده است.
این تأثیر دست
خود خواننده نیست.
به تعلقات
طبقاتی اش، تجاربش، ساختار روانی اش، ایدئولوژی اش و غیره وابسته است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر