۱۳۹۲ اسفند ۷, چهارشنبه

سیری در کلام قصاری از فروغ فرخزاد (2) (بخش آخر)

تن های هرزه را سنگسار می کنند.
غافل از آنکه، شهر پر از فاحشه های مغزی است.
و کسی نمی داند که مغزهای هرزه ویرانگرترند تا تن های هرزه 

فروغ فرخزاد  
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966) 
تحلیلی از شین میم شین

·        در این کلام قصار فروغ ـ بی اعتنا به اینکه خود او می داند و یا بطور خودپو بر زبان می راند ـ  جامعه او انعکاس می یابد، ولی نه انعکاسی ساده، مکانیکی و سطحی، بلکه انعکاسی عمیق و فلسفی.

·        چرا ما به این نتیجه می رسیم؟

1
·        فروغ در این کلام قصار به مقایسه جماعت روسپی با خودفروشان ایدئولوژیکی و روحی می پردازد و به ارزیابی کمی و کیفی دست می زند:

الف
ارزیابی کمی

·        بزعم فروغ، شهر مملو از خودفروشان روحی و ایدئولوژیکی (فواحش مغزی)  است.
·        این بدان معنی است که تعداد خودفروشان روحی و ایدئولوژیکی بمراتب بیشتر از تعداد روسپیان رسوا و بدنام است.

ب
بلحاظ کیفی

·        در قاموس فروغ، جماعت روسپی صد بار بی خطرتر از خودفروشان روحی و ایدئولوژیکی (فواحش مغزی)  اند.

·        چرا و به چه دلیل حق با فروغ است؟

2
·        شاید به این دلیل که روسپی در بدترین حالت، به تخریب جسم و روح و روان و ارزش و اعتبار اخلاقی و اجتماعی شخصی خویش می پردازد، در حالیکه خودفروش روحی و ایدئولوژیکی به تخریب جامعه و همبود کمر می بندد و عملا زمینه فکری و ایدئولوژیکی لازم برای روسبیگری از هر نوع را فراهم می آورد.

·        عظمت و عمق بینشی این کلام قصار فروغ نیز همین جا ست:

3

·        دیری است که هزاران کشیش و آخوند و واعظ و فیلسوف و عالم و دانشمند و هنرمند به قصد «بدر بردن گلیم خویش از موج» (سعدی) به فروش روح خویش (به فحشای مغزی) پرداخته اند و بطور خستگی ناپذیری به تخریب و یا مانی پولاسیون افکار عمومی مبادرت ورزیده اند.
·        خرابکاری مادی و معنوی و فکری و فرهنگی این دسته از فواحش بمراتب مهیب تر و مخربتر از روسبیان معمولی است.

·        در این زمینه نمی توان به هیچ ترفندی به فروغ حق نداد.

·        از این رو، اگر روزی جامعه و جهان به خود آید و برای تطهیر سوبژکتیف جامعه و جهان از ام الفساد به طریق قرون وسطائی و ایراسیونالیستی سنگسار روی آورد، قبل از همه باید حساب همین «فواحش مغزی» را کف دست شان بگذارد.   


4
 تن های هرزه را سنگسار می کنند. 
غافل از آنکه، شهر پر از فاحشه های مغزی است.
و کسی نمی داند که مغزهای هرزه ویرانگرترند تا تن های هرزه

·        تردیدی نیست که منظور فروغ از مفهوم «فواحش مغزی» روشنفکریت ارتجاعی جامعه و جهان بوده است.
·        بزعم برتولت برشت نیز روشنفکران هر جامعه معماران روح و شعور (چه علمی و چه خرافی)  آن جامعه اند.
·        همین روشنفکریت ارتجاعی بوده که راه را برای غلبه ایراسیونالیسم (خردستیزی) در فرم های مختلف از فاشیسم، راسیسم، فوندامنتالیسم و غیره هموار ساخته است و پس از اصابت تیر ارتجاع بر هدف، به سرزنش توده های مولد و زحمتکش پرداخته و دست های خون آلود خود را به آب زمزم شسته است.  

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر