دیالک تیک انتقاد از خود و انتقاد اجتماعی
گاف سنگزاد
·
اولا انتقاد از خود و انتقاد از
غیر خود (انتقاد اجتماعی) نه نشانه خصومت، بلکه نشانه عشق عمیق به خود و جامعه و
حزب خویش است.
1
·
اگر سیاوش چنین موضعی داشته، نشانه
انتقاد از خود (انتقاد از خودی که از سرتاپا توده ای بوده) بوده است.
·
خیلی هم خوب بوده است.
2
·
تاریخ حزب توده و همه احزاب و
جریانات سیاسی و مذهبی و غیره باید تحلیل دیالک تیکی و نفی دیالک تیکی شود:
الف
·
نفی دیالک تیکی به معنی حفظ
دستاوردها و خدمات و آثار مادی و معنوی مثبت و سازنده از سوئی
ب
·
و حذف خطاها، خریت ها، احیانا
خیانت ها (جنبه های منفی و مخرب) از سوی دیگر است.
·
مراجعه کنید به قانون دیالک تیکی «نفی
نفی و یا نفی در نفی» در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
3
·
کسی که گذشته ی خود را نقد دیالک
تیکی نکند، آدم نیست، چه برسد به توده ای بودن.
4
·
گرگ ها شاید به عقب ننگرند، توده
ای ها اما باید بنگرند.
5
·
بدون نقد دیالک تیکی ماضی، مستقبل
کپیه مضارع خواهد بود.
·
یعنی سوبژکت مورد نظر در زمان حال
(مضارع) دایم بسر خواهد برد.
6
·
توده ای بودن بنظر ما به معنی «سگ
توده بودن» (ستارخان)
است.
·
حزب توده فقط در دیالک تیک توده و
تشکیلات توده معنی دارد.
7
·
حزب توده ای که «سگ توده» (ستارخان)
نباشد، پوسته ای از حزب توده است و فقط بلحاظ اسم حزب توده است و نه بلحاظ
رسم.
8
·
دیالک تیک اسم و رسم را مدیون
شاعره ای از شمال کشوریم.
9
·
زنده باد توده که «خدای خاک»
(سیاوش) است.
10
·
ضمنا در هماندیشی ـ به قول خسرو ـ بهتر
است که «از طرح اوتوبیوگرافی و بیوگرافی این و آن پرهیز شود» و مسئله حتی الامکان
بطور عینی (فی نفسه) مورد تأمل قرار گیرد.
·
چون حقیقت در موضوع بحث نهفته است و نه
در بیوگرافی طرفین بحث.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر