گاف سنگزاد
حسین
همه
جا پارتی بازیه ، حتی اینجا
«هنرمند
نمی تواند نقش منتقد را بازی کند.
مگر اینکه گنجینه تئوریکی خارق العاده ای در اختیار داشته باشد:
مثل برتولت برشت و یا سیاوش کسرائی باشد. »
مگر اینکه گنجینه تئوریکی خارق العاده ای در اختیار داشته باشد:
مثل برتولت برشت و یا سیاوش کسرائی باشد. »
·
یکی از ایرادات چشمگیر کسانی که با جهان بینی علمی
آشنائی عمیق ندارند، گرفتاری در دام سوبژکتیویسم معرفتی (شناختین) است.
1
·
سوبژکتیویسم معرفتی هم از سوی فلسفه بورژوائی واپسین نمایندگی، تبلیغ و عملی می شود و هم از سوی
طرفداران استالینیسم.
2
·
نمایندگان سوبژکتیویسم معرفتی چیزی
جز سوبژکت شناخت نمی جویند، نمی بینند و برسمیت نمی شناسند.
·
آنها در تحلیل و تفکر و تبادل نظر به
جای تحلیل نظر ـ به مثابه اوبژکت شناخت ـ به
تحلیل و چه بسا حتی تخریب صاحب نظر ـ به مثابه سوبژکت شناخت ـ می پردازند تا
سربلند و پیروز از چالش ایدئولوژیکی بیرون روند.
3
·
مسئله اینجا اثر هنری، تولید و نقد
آن است.
·
نظر ما این است که مولد اثر هنری
در حد بضاعت نظری و اسلوبی خود می تواند آثار هنری را کم و بیش مورد تحلیل قرار
دهد.
·
شاملو در مصاحبه با نورالدین سالمی
می گوید که خودش معنی اشعارش را نمی داند، چه برسد به نقد آنها.
·
بهتر است که او به سراغ پاشائی
نامی برود و از او بپرسد.
4
·
ما از هنر بطور کلی چیز زیادی نمی
دانیم.
·
شما اثری از بهمن محصص را تحلیل
کرده اید و ما منتشر کرده ایم.
·
ما هم باید همین اثر را و ضمنا
تحلیل شما را مورد تأمل قرار دهیم.
·
شاید بگویید که طرفدار اختصار در
بیان اندیشه هستید.
·
روش بدی نیست.
·
ولی مقایسه ضرر ندارد تا ببینید که
اثر هنری واحدی در آئینه ضمیر هنرمند و بی بهره از هنر با چه تفاوت هائی منعکس می
شود.
5
·
سیاوش کسرائی از آن رو به عنوان یکی
از افراد با صلاحیت برای نقد آثار هنری نام برده شد که ما بر تحلیل هائی از سیاوش
متاتحلیل هائی نوشته ایم و دیده ایم که چه بضاعت نظری و اسلوبی غول آسائی دارد.
·
جایش بشدت خالی است، هم در دل ما و
هم در جهان ما.
·
و گرنه ما حتی معنی مفهوم پارتی بازی را بلد
نیستیم، چه برسد به کاربست آن.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر