گاف سنگزاد
حسین
توفان
نوح
حالا
از کجا ایجاد میشه و به سراغش میاد؟
حال
منشاء مادی (طبیعی و اجتماعی) توفان روح شاعر چیه ؟
1
·
روح چیست؟
·
روح یک مقوله فلسفی است.
·
روح عالی ترین مفهوم و یا مقوله
فلسفی است.
·
روح جفت دیالک تیکی ماده است.
2
·
در مقوله فلسفی روح همه چیزهای
غیرمادی تجرید می یابند:
·
مفاهیم، احکام، تئوری ها، نظرات، قوانین و ضمنا تصورات،
تصاویر، تخیلات، توهمات، احساسات، عواطف و غیره
3
·
در دیالک تیک ماده و روح (وجود و
شعور) نقش تعیین کننده از آن ماده است.
·
قبل از اینکه مفهوم «درخت» (روح) به وجود آید، سرو و صنوبر و سپیدار و سنجد و
غیره بوده اند.
·
چون مفهوم درخت نتیجه تجرید درختان
مشخص و واقعی ـ عینی است.
4
·
ایده و اندیشه و خیال و تصور مثلا
تندیس ساز فرم روحی چیزهای واقعی ـ عینی اند که از ماده (واقعیت عینی) برخاسته به عالم روح رفته و دوباره برمی گردد تا
در آمیزش با مثلا آهن به تندیسی از درختی، حیوانی و یا انسانی بدل شود:
·
تندیس در حقیقت تجسم (جسمیت یابی)
دیالک تیک ماده و روح (آهن و اندیشه و تصور و خیال و غیره) است.
حسین
در
بالا نوشیتید:
پسیکولوژیسم نیز یکی از مکاتب بورژوائی واپسین است.
مارکسیسم ـ لنینیسم اما روان شناسی خاص خود را توسعه داده است.
پسیکولوژیسم نیز یکی از مکاتب بورژوائی واپسین است.
مارکسیسم ـ لنینیسم اما روان شناسی خاص خود را توسعه داده است.
آیا این دو واژه بایکدیگر فرق دارند ؟
تا یکی در خدمت کمونیسم باشد و دیگری در خدمت
مکاتب بورژوازی پسینه؟
من
نمیفهمم اگر واژه ای به فارسی ترجمه بشه ، کارآیی اش عوض میشود ؟
·
روانشناسی (پسیکولوژی) چیزی است و
روانشناسی گرائی (پسیکولوژیسم) چیزی بکلی دیگر.
1
·
روانشناسی (پسیکولوژی) هم یک یک علم است
·
روانشناسی (پسیکولوژی) علم منفردی
مثل بیولوژی است.
2
·
روانشناسی گرائی (پسیکولوژیسم) اما مکتبی است که بر پایه پسیکولوژی بنا شده است
و همه مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، استه تیکی، اخلاقی، مذهبی و
خلاصه، ایدئولوژیکی را با تکیه بر علم منفرد روانشناسی (پسیکولوژی) توضیح می دهد.
3
·
بیولوژی هم علم منفردی مثل شیمی و
فیزیک و فیزیولوژی و غیره است.
4
·
بیولوژیسم اما مکتبی است که همه
مسائل را براساس علم منفرد بیولوژی (زیست شناسی) توضیح
می دهد.
5
· تئوری تکامل انواع داروین زیرعرصه ای از بیولوژی است.
6
·
سوسیال ـ داروینیسم و نئوداروینیسم اما مکتبی است
که همه مسائل هستی اجتماعی را یا بخش اعظم آنها را بر اساس تئوری بیولوژیکی (زیست شناسی) داروین «توضیح»
می دهد و عملا تحریف می کند.
7
·
هر وسیله ای فونکسیون خاص خود را دارد.
·
هر علمی عرصه بررسی خاص خود را
دارد.
·
همانطور که با چرخ خیاطی نمی توان آشپزی
کرد، به همان سان نیز با روانشناسی و یا بیولوژی نمی توان مسائل جامعه بشری را
توضیح داد.
·
چنین کرد و کاری به معنی عوامفریبی
است.
8
·
بهتر آن است که در هماندیشی اندیشه
حریف بدقت خوانده شود و روی مفاهیم او
تأمل به عمل آید.
·
در غیر اینصورت مبادله فکری بی ثمر
می ماند.
·
شما مفهوم فلسفی بسیار مهم «واپسین»
را پسینه می نامید.
·
این بدان معنی است که با محتوای
این مفهوم آشنا نیستید.
·
این چیزها باید در روند هماندیشی روشن
شوند.
·
و گرنه حرف همدیگر طرفین بحث نمی
فهمند.
9
·
در جهان بینی بورژوائی واپسین از
این مکاتب (پسیکولوژیسم، بیولوژیسم و غیره) تا دل تان بخواهد هست و حسابی تبلیغ شده اند و
طرفدار دارند.
·
ما هم همین مکاتب را مرتب ترجمه و
منتشر و نقد می کنیم.
·
این مکاتب ولی ارزش علمی ندارند.
·
به درد عوامفریبی می خورند.
10
·
مارکسیسم ـ لنینیسم همه دستاوردهای
همه علوم را جذب می کند و تعمیم می دهد.
·
به همین دلیل هم توسعه مستمر می
یابد.
·
مارکسیسم ـ لنینیسم ضمنا تئوری و
متد علمی مطمئنی در اختیار همه علوم منفرد قرار می دهد.
·
مراجعه کنید به فلسفه، علم، علوم ریاضی، علوم طبیعی، علوم اجتماعی
و غیره، دیارة المعارف و فلسفه بورژوائی واپسین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
حسین
لازم
نبود که لیستی طولانی ارائه دهید
اگر دیده باشید من هم به جای پسیکولوژیسم ،
پسیکولوژی نوشتم .
منظور
و ارتباط نوشته را همچنان درک نمیکنم .
میدانم
هر کدام برای خود مکتبی هستند و دفتر دستکی دارند.
·
شاید حق با شما باشد.
·
ما کامنت شما را مو به مو تکرار می
کنیم تا خودتان قضاوت کنید:
در
بالا نوشیتید:
پسیکولوژیسم نیز یکی از مکاتب بورژوائی واپسین است.
مارکسیسم ـ لنینیسم اما روان شناسی خاص خود را توسعه داده است.
پسیکولوژیسم نیز یکی از مکاتب بورژوائی واپسین است.
مارکسیسم ـ لنینیسم اما روان شناسی خاص خود را توسعه داده است.
آیا این دو واژه بایکدیگر فرق دارند ؟
تا یکی در خدمت کمونیسم باشد و دیگری در خدمت
مکاتب بورژوازی پسینه؟
من
نمیفهمم اگر واژه ای به فارسی ترجمه بشه ، کارآیی اش عوض میشود ؟
·
برداشت ما از این کامنت شما این
است که میان پسیکولوژیسم وروانشناسی (پسیکولوژی) علامت تساوی می گذارید.
·
برای اینکه در غیر اینصورت نمی
گفتید:
«
آیا این دو واژه بایکدیگر فرق دارند ؟
من
نمیفهمم اگر واژه ای به فارسی ترجمه بشه ، کارآیی اش عوض میشود ؟»
·
در هر صورت، پسیکولوژیسم هستی را در پدیده ها و روندهای
روانی خلاصه می کند.
·
پسیکولوژی و یا روان شناسی مارکسیستی اما یکی از علوم منفرد (Einzelwissenschaften) است که برخلاف پسیکولوژی بورژوائی، بر پایه
تئوری و متد مارکسیستی به بررسی روندهای روانی می پردازد و ضمنا به تقویت و توسعه
مارکسیسم کمک می کند.
·
وگرنه با ترجمه واژه ای، محتوای چیزی عوض نمی شود.
·
پسیکولوژیسم اما با پسیکولوژی همانطور که می دانید نباید
عوضی گرفته شود.
·
ضمنا نباید فراموش کرد که پسیکولوژی مارکسیستی بلحاظ پایه نظری و اسلوبی
با پسیکولوژی بورژوائی تفاوت و حتی تضاد دارد.
حسین
این
هم از تحلیل هایی است ، به سبک کارل گوستاو یونگ
کلنجار
سختی در پیش خواهیم داشت
·
شما تفاوت تحلیل پسیکولوژیستی
را با تحلیل مارکسیستی ـ لنینیستی نمی بینید.
·
اتفاقا ایندو ضد
یکیدگرند.
·
همانطور که ما توضیح
دادیم و شما فرصت خواندن نداشتید، پسیکولوژیسم یکی از مکاتب فلسفه بورژوائی واپسین
است.
·
از سراپا ضد علمی است.
·
مارکسیسم ـ لنینیسم جهان
بینی توده های مولد و زحمتکش است و از سرتاپا علمی است.
حسین
وقتی
نتیجه دو تحلیل یک چیز را بیان کند ، مهم نیست دیگر از چه فلسفه ای به آن نتیجه رسیده
شد
من
منکر علمی بودن ماتریالیسم نیستم .
ولی
ظاهرا در موقعیتی قرار گرفتید که هر چه را مینویسید ، ماتریالیسم ناب گمان میکنید
·
نه.
·
شما نوشته های ما را سرسری می خوانید و گرنه علامت تساوی
میان نظرات ما و یونگ نمی گذاشتید.
·
علت این سوء تفاهم این است که شما معنی مفاهیم ما را درست
نمی دانید.
·
به همین دلیل دچار این
اشتباه می شوید.
·
شما احتمالا معنی ماتریالیسم را هم نمی دانید.
·
اگر علاقه مند بودید می توانید بخوانید.
·
ما همه این مفاهیم را ترجمه و منتشر کرده ایم.
پایان
ویرایش:
پاسخحذفاین چیزها باید در روند هماندیشی روشن شوند.
و گرنه حرف همدیگر را طرفین بحث نمی فهمند.
با پوزش