۱۳۹۲ دی ۲۷, جمعه

نقل قول هائی از این و آن (65)


گاف سنگزاد
  
حسین
توفان نوح
حالا از کجا ایجاد میشه و به سراغش میاد؟
حال منشاء مادی (طبیعی و اجتماعی) توفان روح شاعر چیه ؟

1
·        روح چیست؟
·        روح یک مقوله فلسفی است.
·        روح عالی ترین مفهوم و یا مقوله فلسفی است.
·        روح جفت دیالک تیکی ماده است.

2
·        در مقوله فلسفی روح همه چیزهای غیرمادی تجرید می یابند:
·         مفاهیم، احکام، تئوری ها، نظرات، قوانین و ضمنا تصورات، تصاویر، تخیلات، توهمات، احساسات، عواطف و غیره

3
·        در دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) نقش تعیین کننده از آن ماده است.
·        قبل از اینکه مفهوم «درخت» (روح)  به وجود آید، سرو و صنوبر و سپیدار و سنجد و غیره بوده اند.
·        چون مفهوم درخت نتیجه تجرید درختان مشخص و واقعی ـ عینی است.   
   
4
·        ایده و اندیشه و خیال و تصور مثلا تندیس ساز فرم روحی چیزهای واقعی ـ عینی اند که از ماده (واقعیت عینی)  برخاسته به عالم روح رفته و دوباره برمی گردد تا در آمیزش با مثلا آهن به تندیسی از درختی، حیوانی و یا انسانی بدل شود:
·        تندیس در حقیقت تجسم (جسمیت یابی) دیالک تیک ماده و روح (آهن و اندیشه و تصور و خیال و غیره) است.   

حسین
در بالا نوشیتید:
پسیکولوژیسم نیز یکی از مکاتب بورژوائی واپسین است.
 مارکسیسم ـ لنینیسم اما روان شناسی خاص خود را توسعه داده است.
 آیا این دو واژه بایکدیگر فرق دارند ؟
 تا یکی در خدمت کمونیسم باشد و دیگری در خدمت مکاتب بورژوازی پسینه؟
من نمیفهمم اگر واژه ای به فارسی ترجمه بشه ، کارآیی اش عوض میشود ؟


·        روانشناسی (پسیکولوژی) چیزی است و روانشناسی گرائی (پسیکولوژیسم) چیزی بکلی دیگر.

1
·        روانشناسی (پسیکولوژی) هم یک یک علم است
·        روانشناسی (پسیکولوژی) علم منفردی مثل بیولوژی است.

2
·        روانشناسی گرائی (پسیکولوژیسم)  اما مکتبی است که بر پایه پسیکولوژی بنا شده است و همه مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، استه تیکی، اخلاقی، مذهبی و خلاصه، ایدئولوژیکی را با تکیه بر علم منفرد روانشناسی (پسیکولوژی) توضیح می دهد.

3
·        بیولوژی هم علم منفردی مثل شیمی و فیزیک و فیزیولوژی و غیره است.

4
·        بیولوژیسم اما مکتبی است که همه مسائل را براساس علم منفرد بیولوژی (زیست شناسی) توضیح می دهد.  

5
·        تئوری تکامل انواع داروین زیرعرصه ای از بیولوژی است.

6
·        سوسیال ـ داروینیسم و نئوداروینیسم اما مکتبی است که همه مسائل هستی اجتماعی را یا بخش اعظم آنها را بر اساس تئوری بیولوژیکی (زیست شناسی) داروین «توضیح» می دهد و عملا تحریف می کند.

7

·        هر وسیله ای فونکسیون خاص خود را  دارد.
·        هر علمی عرصه بررسی خاص خود را دارد.

·        همانطور که با چرخ خیاطی نمی توان آشپزی کرد، به همان سان نیز با روانشناسی و یا بیولوژی نمی توان مسائل جامعه بشری را توضیح داد.
·        چنین کرد و کاری به معنی عوامفریبی است.

8
·        بهتر آن است که در هماندیشی اندیشه حریف بدقت خوانده شود و روی  مفاهیم او تأمل به عمل آید.
·        در غیر اینصورت مبادله فکری بی ثمر می ماند.

·        شما مفهوم فلسفی بسیار مهم «واپسین» را پسینه می نامید.
·        این بدان معنی است که با محتوای این مفهوم آشنا نیستید.

·        این چیزها باید در روند هماندیشی روشن شوند.
·        و گرنه حرف همدیگر طرفین بحث نمی فهمند.

9

·        در جهان بینی بورژوائی واپسین از این مکاتب (پسیکولوژیسم، بیولوژیسم و غیره)  تا دل تان بخواهد هست و حسابی تبلیغ شده اند و طرفدار دارند.
·        ما هم همین مکاتب را مرتب ترجمه و منتشر و نقد می کنیم.
·        این مکاتب ولی ارزش علمی ندارند.
·        به درد عوامفریبی می خورند.

10
·        مارکسیسم ـ لنینیسم همه دستاوردهای همه علوم را جذب می کند و تعمیم می دهد.
·        به همین دلیل هم توسعه مستمر می یابد.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم ضمنا تئوری و متد علمی مطمئنی در اختیار همه علوم منفرد قرار می دهد.   

·        مراجعه کنید به  فلسفه، علم، علوم ریاضی، علوم طبیعی، علوم اجتماعی و غیره، دیارة المعارف و فلسفه بورژوائی واپسین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

حسین
لازم نبود که لیستی طولانی ارائه دهید
 اگر دیده باشید من هم به جای پسیکولوژیسم ، پسیکولوژی نوشتم .
منظور و ارتباط نوشته را همچنان درک نمیکنم .
میدانم هر کدام برای خود مکتبی هستند و دفتر دستکی دارند.

·        شاید حق با شما باشد.
·        ما کامنت شما را مو به مو تکرار می کنیم تا خودتان قضاوت کنید:

در بالا نوشیتید:
پسیکولوژیسم نیز یکی از مکاتب بورژوائی واپسین است.
 مارکسیسم ـ لنینیسم اما روان شناسی خاص خود را توسعه داده است.
 آیا این دو واژه بایکدیگر فرق دارند ؟
 تا یکی در خدمت کمونیسم باشد و دیگری در خدمت مکاتب بورژوازی پسینه؟
من نمیفهمم اگر واژه ای به فارسی ترجمه بشه ، کارآیی اش عوض میشود ؟

·        برداشت ما از این کامنت شما این است که میان پسیکولوژیسم وروانشناسی (پسیکولوژی) علامت تساوی می گذارید.
·        برای اینکه در غیر اینصورت نمی گفتید:

« آیا این دو واژه بایکدیگر فرق دارند ؟
من نمیفهمم اگر واژه ای به فارسی ترجمه بشه ، کارآیی اش عوض میشود ؟»

·        در هر صورت،  پسیکولوژیسم هستی را در پدیده ها و روندهای روانی خلاصه می کند. 

·        پسیکولوژی و یا روان شناسی مارکسیستی اما یکی از علوم منفرد (Einzelwissenschaften) است که برخلاف پسیکولوژی بورژوائی، بر پایه تئوری و متد مارکسیستی به بررسی روندهای روانی می پردازد و ضمنا به تقویت و توسعه مارکسیسم کمک می کند.

·        وگرنه با ترجمه واژه ای، محتوای چیزی عوض نمی شود. 

·        پسیکولوژیسم اما با پسیکولوژی همانطور که می دانید نباید عوضی گرفته شود.
·        ضمنا نباید فراموش کرد که پسیکولوژی مارکسیستی بلحاظ پایه نظری و اسلوبی با پسیکولوژی بورژوائی تفاوت و حتی تضاد دارد.

حسین
این هم از تحلیل هایی است ، به سبک کارل گوستاو یونگ
کلنجار سختی در پیش خواهیم داشت

·        شما تفاوت تحلیل پسیکولوژیستی را با تحلیل مارکسیستی ـ لنینیستی نمی بینید.
·        اتفاقا ایندو ضد یکیدگرند.
·        همانطور که ما توضیح دادیم و شما فرصت خواندن نداشتید، پسیکولوژیسم یکی از مکاتب فلسفه بورژوائی واپسین است.
·        از سراپا ضد علمی است.
·        مارکسیسم ـ لنینیسم جهان بینی توده های مولد و زحمتکش است و از سرتاپا علمی است.

حسین
وقتی نتیجه دو تحلیل یک چیز را بیان کند ، مهم نیست دیگر از چه فلسفه ای به آن نتیجه رسیده شد
من منکر علمی بودن ماتریالیسم نیستم .
ولی ظاهرا در موقعیتی قرار گرفتید که هر چه را مینویسید ، ماتریالیسم ناب گمان میکنید
   
·        نه.
·        شما نوشته های ما را سرسری می خوانید و گرنه علامت تساوی میان نظرات ما و یونگ نمی گذاشتید. 

·        علت این سوء تفاهم این است که شما معنی مفاهیم ما را درست نمی دانید.
·         به همین دلیل دچار این اشتباه می شوید. 

·        شما احتمالا معنی ماتریالیسم را هم نمی دانید.
·        اگر علاقه مند بودید می توانید بخوانید.
·        ما همه این مفاهیم را ترجمه و منتشر کرده ایم.

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    این چیزها باید در روند هماندیشی روشن شوند.
    و گرنه حرف همدیگر را طرفین بحث نمی فهمند.
    با پوزش

    پاسخحذف