سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
(1345)
·
گرچه ارزان می فروشم من متاعم را
·
عابر غافل
·
از برم بی اعتنا مگذر
·
من به جان کندن
·
با مشقت، بی صدا، ترسان
·
هر شب از دیوار مردم می روم بالا
·
می خزم بر بام های پست
·
می دوم در سایه دیوار
·
می گریزم در پناه شیروانی ها
·
از در و درگاه یا هر رخنه و روزن
·
می کنم سر توی هر پستو
·
تا به دست آرم
·
آنچه می خواهم
·
خواب
·
خواب تان در بستر راحت
·
خواب بی پایان تان هر نیمه شب تا صبح
·
در کمند این گرفتاری کشانیدم
·
و مرا آزاد
·
و مرا محکوم
·
در به سرقت بردن سنگ و جواهر کرد
·
خوب می بینم که می لرزند
·
دست های من
·
دست هایم با همه لرزندگی، در انتخاب چیزها ناشی است
·
و عرق از تیره ی پشتم، بسان جویبار نازکی جاری است
·
با چه خوف از صاحب خانه
·
با چه خوف از گزمه و شبگرد
·
باز می گردم به راه خویش
·
و شب جان سخت را در کوچه ها تا روز می آرم
·
و به دیگر روز
·
با چه تشویشی
·
بر سر بازار دیگر من
·
می فروشم این به جان آورده ها با شکل دیگرگون
·
گر که ارزان می فروشم من متاعم را
·
عابر غافل
·
از برم بی اعتنا مگذر
·
من چگونه بانگ بردارم:
·
« دزد تو، گم گشته ی تو، پیش تو اینجا ست؟»
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر