رخشنده اعتصامی
(1285 ـ 1320)
مشهور به پروین
اعتصامی
تحلیلی از شین میم
شین
بگفت:
«گر
ره و رفتار من نداری دوست
برو بگوی به درزی که رهنمای من است
·
سوزن در واکنش به انتقاد پیرهن می گوید:
·
«اگر از راه و روش و رفتار من ناراضی هستی،
برو به خیاط بگو که رهنمای من است.»
1
·
پروین اعتصامی اکنون دیالک تیک
گمشده را با همه عناصر لازمه اش در اختیار ما قرار می دهد:
·
او با مهارتی ستایش انگیز، دیالک
تیک تولید را در سنت سعدی به شکل دیالک تیک درزی و سوزن و نخ و پارچه بسط و تعمیم
می دهد.
·
این همان دیالک تیک کارگر ـ وسیله
کار ـ موضوع کار است.
·
وسیله کار، فی نفسه و به خودی خود،
کاره ای نیست تا همه گناهان صغیره و کبیره به گردنش انداخته شود.
2
·
انداختن همه تقصیرات به گردن علم و
فن، همان کاری است که طبقه حاکمه از دیرباز برای عوامفریبی انجام می دهد:
·
فلاسفه امپریالیسم همه کاسه کوزه
ها را بر سر علم و فن و کامپیوتر و گلوبالیزاسیون و کومونیکاسیون و غیره می
اندازند و به همین طریق و ترفند به تطهیر خود می پردازند و معصوم تر از ائمه اطهار
از معرکه بیرون می روند.
3
·
پروین پیشاپیش این خدعه ها را افشا
و رسوا می کند:
·
روندهای اجتماعی از هر نوع، از
دوخت و دوز گرفته تا کشت و کار و برنامه ریزی و تولید و توزیع و غیره سوبژکت مند
(فاعل انسان مند) اند.
·
بدون سوبژکت اجتماعی آب از آب تکان
نمی خورد.
·
سعادت و ذلت مردم بی دلیل انسانی و
بی سوبژکت انسانی نیست.
4
بگفت:
«گر
ره و رفتار من نداری دوست
برو بگوی به درزی که رهنمای من است.»
·
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت یکی از
مهمترین شناخت افزارهای دیالک تیکی در عرصه های مادی و معرفتی ـ نظری است که پروین
به شکل دیالک تیک درزی و پارچه و پیرهن بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن
سوبژکت (درزی) می داند.
·
وقتی از حیرت انگیزی و ستایش
انگیزی طرز تفکر پروین اعتصامی سخن می رود، به همین دلیل است:
·
پروین در دیالک تیک سوبژکت ـ
اوبژکت (درزی و پارچه و پیرهن ) نقش تعیین کننده را از آن سوبژکت (درزی) می داند و این
تشخیص و تعیین پروین مطلقا علمی و درست و لذا حیرت انگیز و ستایش انگیز است.
و گر نه، بی سبب از دست من چه می نالی
ندیده زحمت سوزن، کدام پیرهن است؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
در غیر این صورت، به چه دلیل از من
انتقاد می کنی؟
·
چون، بدون زحمت سوزن هرگز پیرهنی تشکیل و تولید نمی شود.
1
·
پروین در این بیت به تعیین رابطه
وسیله کار و موضوع کار در فرم سوزن و پیرهن می پردازد و عملا روند تولید را به
خواننده آموزش می دهد:
·
تولید هر چیز واقعا هم از سه جزء
اصلی زیرین تشکیل می یابد:
·
سوبژکت ـ اوبژکت ـ ابزار (درزی ـ
نخ و پارچه (مواد اولیه و خام) ـ
سوزن)
2
و گر نه، بی سبب از دست من چه می نالی
ندیده زحمت سوزن، کدام پیرهن است؟
·
بدون دوخت و دوز، پیرهنی تشکیل نمی
شود.
·
نابرده رنج، گنج میسر نمی شود (سعدی)
·
بدون تحمل نیش سوزن، پارچه به
پیرهن تبدیل نمی شود.
اگر به خار و خسی فتنه ای رسد در دشت
گناه داس و تبر نیست، جرم خارکن است
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر در دشت به خار و خسی آسیبی می
رسد، مقصر نه داس و تبر، بلکه خارکن است.
1
·
پروین در سنت سعدی برای تفهیم
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت و مکانیسم عینی تولید، سوزن و پیرهن را به حال خود رها
می کند و خواننده را به بیابان می برد تا تجربه دیگری را برای استدلال و اثبات نظر
خود خاطرنشان شود:
2
·
او این بار دیالک تیک سوبژکت ـ
اوبژکت را به شکل دیالک تیک خارکن و خار و خس بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین
کننده را دوباره و بدرستی از آن سوبژکت (خارکن) می داند و داس و تبر را تبرئه می
کند، به همان سان که سوزن را تبرئه کرده بود.
·
حالا همین شعر پروین را با چرندیات
موسوم به شعر «شعرای» هپیلی هپوی خیلی خیلی مدرن مقایسه کند و ببینید که هنرمندان
کشور ما بلحاظ فکری و فرهنگی به چه میزان عقب تر رفته اند.
·
اگر این سقوط فکری و فرهنگی نیست،
پس چیست؟
ز من چگونه تو را پاره گشت پهلو و دل
خود آگهی که مرا پیشه، پاره دوختن است؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
من چگونه می توانم مسئول پاره گشتن
پهلو و دل تو قلمداد شوم، وقتی که حتی خودت می دانی که کسب و کار من نه پاره کردن،
بلکه دوختن است؟
1
·
شیوه استدلال منطقی و تجربی پروین
واقعا ستودنی است.
·
کسانی که ریاکارانه سنگ تجلیل از
پروین به سینه می زنند، بهتر است که هنر خوداندیشی و استدلال منطقی ـ تجربی ـ نظری
را از دردانه زود از دست رفته بیاموزند و شرم کنند، اگر توان شرم کردن دارند.
2
ز من چگونه تو را پاره گشت پهلو و دل
خود آگهی که مرا پیشه، پاره دوختن است؟
·
شیوه استدلال خونسردانه و منطقی
پروین آموختنی است.
·
حتی هفتاد سال پس از مرگ زود رس
این شاعر خوداندیش، اکثریت قریب به اتفاق «روشنفکران» این سامان توان هماندیشی
منطقی و آموزش فروتنانه از یکدیگر را ندارند.
·
خیلی ها چه بسا چالش فکری را با
خصومت و جنگ و دعوا عوضی می گیرند و هر چه بد و بی راه بلدند، نثار طرف مقابل می
کنند.
چه رنج ها که برم بهر خرقه دوختنی
چه وصله ها که ز من بر لحاف پیر زن است!
·
معنی تحت اللفظی:
·
من برای دوختن خرقه ای و یا برای
وصله کردن لحافظ پیر زنی مشقات زیادی را تحمل می کنم.
1
·
قدر دانی ژرف پروین از وسایل تولید
در همین بیت شعر به وضوح تمام آشکار می گردد:
·
او از زبان سوزن خدمات وسایل تولید
را در نهایت رئالیسم و واقع بینی برمی شمارد.
·
تحقیر وسایل قدیم و مدرن تولید و
شکستن همه کاسه ـ کوزه ها بر سر آنها در قاموس پروین کرد و کاری بی شرمانه و
ابلهانه است.
·
وسایل تولید خادم بشریت اند و نه
خصم آن.
2
·
وسایل تولید هر جامعه نشاندهنده
درجه توسعه مادی و معنوی اعضای آن جامعه اند.
·
جامعه باید قدر دان وسایل تولید و
تولید کنندگان یدی و فکری وسایل تولید باشد و از چپاول دسترنج آنان و تبعید و
تحریم و شکنجه و تخریب و کشتار آنان شرم و پرهیز کند:
·
جامعه ای که در آن، خانواده های
زحمتکشان یدی و فکری شهر و روستا به روز سیاه نشسته اند، جامعه ای وارونه است.
·
چنین جامعه ای فقط به درد زیر و
زبر گشتن می خورد و لاغیر.
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر