سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت هفتم
(گلستان با ب اول، ص 27 ـ 28)
تحلیلی
از شین میم شین
ای سیر، تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن، که به نزدیک تو زشت است
·
سعدی در این بیت، دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک تیک نان جوین و انسان توسعه و تعمیم می دهد و
نشان می دهد که چیز واحدی بسته به سوبژکت به انحای مختلف ارزیابی می شود:
·
نان جو به نظر«من» معشوقی و به
نظر«تو» چیز زشتی می نماید.
1
·
سعدی در این بیت، حقیقت امر بزرگی
را برملا می سازد.
·
ادراک چیزها، پدیده ها و سیستم ها
برای همه انسان ها یکسان نیست.
·
به عبارت دیگر انعکاس چیزها، پدیده ها و سیستم های مادی در آئینه ضمیر
(دل) انسانی، روندی مکانیکی، ساده، همگون
و یکسان نیست، بلکه از صافی های متعدد مادی و معنوی می گذرد.
2
·
از این رو ست که امر واحدی از نقطه
نظر طبقات اجتماعی مختلف بطرز متفاوت و چه بسا متضادی تعبیر، تفسیر و توجیه می شود
و حقیقت امر واحدی بوسیله طبقات اجتماعی مختلف بنا بر منافع خصوصی آنها توضیح داده
می شود و چه بسا مورد تحریف قرار می گیرد، وارونه می شود و به ضد خود، یعنی به
دروغ مبدل می شود.
3
·
نان جوین مثال ساده ای است، برای
توضیح این معضل فلسفی.
·
نان جو در ضمیر سیر و گرسنه بطرق
متفاوت انعکاس می یابد و مردود و یا مقبول اعلام می شود.
·
از همین رو ست که وابستگان طبقات
مختلف، چه بسا حرف همدیگر را نمی فهمند.
·
از همین رو ست که معیارهای اخلاقی،
ارزیابی و غیره از زمین تا آسمان با هم تفاوت پیدا می کنند.
·
آنچه برای طبقه اجتماعی ئی آرمان و
ایدئالی است، برای طبقه اجتماعی دیگر می تواند نفرت انگیز، زشت و کابوس باشد.
4
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
(اعراف
به برزخ، فاصله میان بهشت و
دوزخ اطلاق می شود.)
از
دوزخیان پرس، که اعراف بهشت است.
·
سعدی در این بیت، برای توضیح هرچه
بیشتر نظر خود، مثال دیگری می زند:
·
او در این بیت، دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک تیک اعراف و حوریان و دیالک
تیک اعراف و دوزخیان توسعه و تعمیم می دهد و نشان می دهد که چیز واحدی
(اعراف) در نظر ساکنان بهشت و دوزخ به طرز متفاوتی انعکاس می یابد:
5
·
شیوه زیست (وجود اجتماعی) تعیین
کننده شیوه تفکر (شعور اجتماعی) است.
·
اگر جای سکنه بهشت با سکنه دوزخ
عوض شود، برداشت آنها از اعارف نیز عوض خواهد شد.
·
دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی
یکی از مهمترین دیالک تیک ها در ماتریالیسم تاریخی است:
·
تفاوت بینشی کاخ نشینان با کوخ
نشینان در پرتو این شناخت افزار دیالک تیکی قابل توضیح علمی و رئالیستی است.
6
·
علت این تفاوت نه در خود چیز واحد
(اعراف)، بلکه در نحوه زندگی سوبژکت است.
·
علت این تفاوت در این است که
حوریان در بهشت، در شرایط دیگری زندگی می کنند و لذا دوزخ به نظرشان به اعراف
(برزخ) شبیه است و دوزخیان، در دوزخ زندگی می کنند و به همین دلیل، اعراف برای شان
بهشت جلوه می کند.
7
·
آنچه سعدی در این بیت، در قلب قرون
وسطی برملا می سازد، در اواسط قرن نوزدهم از سوی مارکس و
انگلس در کشفی تاریخساز به نام «درک ماتریالیستی
تاریخ» به طرز زیر فرمولبندی خواهد شد:
·
وجود اجتماعی انسانها، در تحلیل
نهائی، تعیین کننده شعور اجتماعی آنها ست.
8
·
فیلسوف ماتریالیستی دیگر به نام فویرباخ قبل از مارکس و انگلس
علیرغم بی خبری از دیالک تیک همین نظر سعدی را در حکم زیرین فرمولبندی کرده بود:
·
طرز تفکر در کاخ کوخ یکسان نیست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر