۱۳۹۲ آذر ۶, چهارشنبه

سیری در گلستان سعدی (94)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت هفتم
(گلستان با ب اول، ص 27 ـ 28) 
تحلیلی از شین میم شین

 ای سیر، تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن، که به نزدیک تو زشت است

·        سعدی در این بیت، دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک تیک نان جوین و انسان توسعه و تعمیم می دهد و نشان می دهد که چیز واحدی بسته به سوبژکت به انحای مختلف ارزیابی می شود:
·        نان جو به نظر«من» معشوقی و به نظر«تو» چیز زشتی می نماید.

1
·        سعدی در این بیت، حقیقت امر بزرگی را برملا می سازد.
·        ادراک چیزها، پدیده ها و سیستم ها برای همه انسان ها یکسان نیست.
·        به عبارت دیگر انعکاس چیزها، پدیده ها و سیستم های مادی در آئینه ضمیر (دل)  انسانی، روندی مکانیکی، ساده، همگون و یکسان نیست، بلکه از صافی های متعدد مادی و معنوی می گذرد.

2
·        از این رو ست که امر واحدی از نقطه نظر طبقات اجتماعی مختلف بطرز متفاوت و چه بسا متضادی تعبیر، تفسیر و توجیه می شود و حقیقت امر واحدی بوسیله طبقات اجتماعی مختلف بنا بر منافع خصوصی آنها توضیح داده می شود و چه بسا مورد تحریف قرار می گیرد، وارونه می شود و به ضد خود، یعنی به دروغ مبدل می شود.

3
·        نان جوین مثال ساده ای است، برای توضیح این معضل فلسفی.
·        نان جو در ضمیر سیر و گرسنه بطرق متفاوت انعکاس می یابد و مردود و یا مقبول اعلام می شود.
·        از همین رو ست که وابستگان طبقات مختلف، چه بسا حرف همدیگر را نمی فهمند.
·        از همین رو ست که معیارهای اخلاقی، ارزیابی و غیره از زمین تا آسمان با هم تفاوت پیدا می کنند.
·        آنچه برای طبقه اجتماعی ئی آرمان و ایدئالی است، برای طبقه اجتماعی دیگر می تواند نفرت انگیز، زشت و کابوس باشد.

4
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
(اعراف به برزخ، فاصله میان بهشت و دوزخ اطلاق می شود.)  
از دوزخیان پرس، که اعراف بهشت است.

·        سعدی در این بیت، برای توضیح هرچه بیشتر نظر خود، مثال دیگری می زند:
·        او در این بیت، دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک تیک اعراف و حوریان و دیالک تیک اعراف و دوزخیان توسعه و تعمیم می دهد و نشان می دهد که چیز واحدی (اعراف) در نظر ساکنان بهشت و دوزخ به طرز متفاوتی انعکاس می یابد:

5
·        شیوه زیست (وجود اجتماعی) تعیین کننده شیوه تفکر (شعور اجتماعی) است.
·        اگر جای سکنه بهشت با سکنه دوزخ عوض شود، برداشت آنها از اعارف نیز عوض خواهد شد.
·        دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی یکی از مهمترین دیالک تیک ها در ماتریالیسم تاریخی است:
·        تفاوت بینشی کاخ نشینان با کوخ نشینان در پرتو این شناخت افزار دیالک تیکی قابل توضیح علمی و رئالیستی است.

6
·        علت این تفاوت نه در خود چیز واحد (اعراف)، بلکه در نحوه زندگی سوبژکت است.
·        علت این تفاوت در این است که حوریان در بهشت، در شرایط دیگری زندگی می کنند و لذا دوزخ به نظرشان به اعراف (برزخ) شبیه است و دوزخیان، در دوزخ زندگی می کنند و به همین دلیل، اعراف برای شان بهشت جلوه می کند.

7
·        آنچه سعدی در این بیت، در قلب قرون وسطی برملا می سازد، در اواسط قرن نوزدهم از سوی مارکس و انگلس در کشفی تاریخساز به نام «درک ماتریالیستی تاریخ» به طرز زیر فرمولبندی خواهد شد:
·        وجود اجتماعی انسانها، در تحلیل نهائی، تعیین کننده شعور اجتماعی آنها ست.  

8

·        فیلسوف ماتریالیستی دیگر به نام فویرباخ قبل از مارکس و انگلس علیرغم بی خبری از دیالک تیک همین نظر سعدی را در حکم زیرین فرمولبندی کرده بود:
·        طرز تفکر در کاخ کوخ یکسان نیست.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر