فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
نقد
خرد
فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ (1775 ـ 1854)
فیلسوف و نماینده اصلی ایدئالیسم آلمانی
قسمت اول
اقامت در آنسوی خرد:
فلسفه واپسین شلینگ
ادامه
17
·
انتقاد شلینگ از فلسفه به مثابه «علم
خرد محض»، به تعالیم هگل ایراد می گرفت و اعلام می کرد که آن در روند منطقی درجا
زده است:
·
«در علم خرد محض از طبیعت واقعا موجود و
توضیح آن نباید هم خبری باشد.
·
در علم خرد محض، طبیعت واقعا موجود
ماورای تجربی تلقی می شود.
·
توضیح طبیعت واقعا موجود باید به
عهده علم دیگری گذاشته شود که علم مثبت نامیده می شود.»
·
(شلینگ، «فلسفه وحی»، ص 131، 1841)
18
·
«فلسفه مثبت» قول می داد که در هر دو مورد در
خارج از حیطه خرد عمل کند:
·
هم در مورد خدای ماورای عقلی مطلق موجود
و هم در مورد وجود ماورای عقلی مطلق
19
·
فلسفه واپسین شلینگ در
گذار از ایدئالیسم خرد دوره کلاسیک به فلسفه حیات در سال های 40 قرن نوزدهم تأثیر
بیواسطه و تعیین کننده گذاشته است:
·
جلسات درسی شلینگ در برلین کیرکگارد
را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد.
·
بورکهاردت اما این جلسات درسی را «وحشت
انگیز، هیولا وار و بی روح» تصور و تصویر می کند.
20
یاکوب بورکهاردت (1818 ـ 1897)
فرهنگمورخ و هنرمورخ سوئیسی
·
یاکوب بورکهاردت می نویسد:
·
«هر لحظه احساس می کردم که الهه ی آسیائی هیولا واره ای با 12 پا وارد جلسه می شود و با 12 دست، 6 کلاه از 6 سر
برمی دارد.»
·
(نامه ای از بورکهاردت راجع به جلسات درسی
شلینگ، ص 451)
21
·
افراد تحت تأثیر شلینگ قرار گرفته و
وحشت زده همزمان از چندین پدیده پرده برمی دارند:
الف
·
از گسست در خط سیر روحی و
فکری خود شلینگ
ب
·
از گسست میان شلینگ پیر و
هگل
ت
·
از اوضاع بحرانی زمان خود
پ
·
از چرخش زمان خود
ث
·
از روند چرخش عنقریب در
شعور فلسفی بورژوائی
22
·
فلسفه واپسین شلینگ هم از تأثیر مستقیم
خود بر این چرخش پرده برمی دارد و هم از خود این چرخش.
·
یعنی از روی برتافتن شعور فلسفی بورژوائی
از دعوی فلسفه خرد بودن.
23
·
فلسفه واپسین شلینگ تا یاسپرس و
هایدگر هرچه بیشتر در تأثیرگذاری شوک واره مستقیم و بی واسطه و در از آن خود کردن
این محتوای فکری و در تا آخر اندیشی آن در استنتاج نهائی و خط کلی ادامه حیات می
دهد.
·
تا اینکه فلسفه حیات یاسپرس و زمان
شناسی او، بویژه فلسفه وجود هایدگر ضمن فعلیت بخشیدن به فلسفه واپسین شلینگ به نیت
تشکیل فلسفه؛ بدان روی می آورند.
·
(یاسپرس، «شلینگ. بلای عظیم»، 1955)
·
(هایدگر، «بررسی شلینگ راجع به ماهیت آزادی انسانی»
(1809)، 1971)
24
·
بنا بر نوشته والتر شولتس،
نظر هایدگر این بود که «فلسفه واپسین شلینگ پیر به مثابه استکمال ایدئالیسم آلمانی
در نظر گرفته شود.
·
استکمال به دو معنی:
الف
·
به معنی تا آخر اندیشیدن آن به مثابه عالی ترین مرحله
یک روند
ب
·
به معنی پایان فلسفه آلمانی
25
·
به قول شولتس، «این خود محدود سازی
خرد بلحاظ تاریخ زمان یک پدیده گذار از ایدئالیسم به «مابعد ایدئالیسم» بوده است.»
·
(والتر شولتس، «تذکری در رابطه با شلینگ»،
مجله تحقیقات فلسفی، مجلد 29، دفتر 3، ص 335، 1975)
26
·
مقام فلسفه واپسین شلینگ در گذار
به فلسفه مابعد کلاسیک (و همراه با آن، ماهیت این گذار بطور کلی) از سوی حضرات به
مثابه شکوفائی و پیامد ضرور ایدئالیسم خرد جا زده می شود.
·
شولتس می نویسد:
·
«فلسفه واپسین شلینگ اتمام راه خرد ماورای
تجربی (ترانسندنتال) است.
·
این خود محدود سازی خرد، رخداد
اصلی در ایدئالیسم آلمانی است که در فلسفه واپسین شلینگ به کمال می رسد.»
·
(والتر شولتس، «استکمال ایدئالیسم آلمانی در فلسفه
شلینگ»، ص 329، 1975)
27
·
پشت پا زدن به «خرد خودسر»
و اعلام ورشکستگی آن، از سوی حضرات به عنوان اقدامی در جهت غلبه بر ایدئالیسم و
گذار به «مابعد ایدئالیسم» جا زده می شود:
·
شلینگ گویا به تدوین طرح های تاریخی
نایل آمده که «امروز می توانند بطور همه جانبه جدی گرفته شوند و به عنوان «غلبه بر
ایدئالیسم از درون» تلقی شوند.
·
اگر ایدئالیسم باور به قدرت خرد و
یا اعتماد به اصل «خرد بر جهان حکمفرما ست» (کانت) باشد، پس خود پایان دهی (غلبه خود ایدئالیسم بر ایدئالیسم)
ایدئالیسم در کشف دیالک تیک توانائی و ناتوانی خرد باید باشد.»
·
(والتر شولتس، «استکمال ایدئالیسم آلمانی در فلسفه
شلینگ»، ص 329، 1975)
28
·
گسستی که فلسفه واپسین
شلینگ پدید آورده بدین طریق از سوئی در لفافه خودپایان دهی خرد پرده پوشی می شود و
بی ضرر و زیان جا زده می شود و ضمنا به مثابه پیامد جنبش خرد و خودجنبی خرد جلوه
داده می شود و از سوی دیگر روی برتافتن ماهوی از ایدئالیسم جا زده می شود.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر