فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
دوم
هاله
دوگانه ایدئالیسم فلسفه بورژوائی واپسین
نطفه
های نظری پوزیتیویسم و فلسفه حیات
نفی
و انکار فلسفه خرد دیالک تیکی
بورکه،
فریدریش شله گل، نوالیس، اشلایرماخر
ادامه
16
·
در فلسفه رومانتیک آغازین آلمان،
مسئله گذاری های دیالک تیکی با جوانه های «دیالک تیک منفی» در هم تنیده است.
·
در این درهم تنیدگی، آنجا که تضمین
معارف و تلاش های دیالک تیکی در میان است، جوانه های «دیالک تیک منفی» دست بالا پیدا
می کنند.
17
·
تضادآگاهی در پارادوکس ها تبیین می
یابد و در باتلاق پارادوکس ها گیر می کند و می ماند.
·
(پارادوکس به چیزی اطلاق می شود که حاوی
تضادی بظاهر لاینحل و بی معنی است. مترجم)
18
·
این پارادوکس ها در ذهنیت فردی انسان
ها پدید می آیند، به عدم تعقل (ایراسیونالیته) و اسطوره استحاله می یابند و در
همان ها تحلیل می روند.
19
·
این طرز نگرش نه در پی شناخت پیوند
و حرکت تضادها، بلکه در پی عریان کردن آنها و در نظر گرفتن هویت بی واسطه آنها و
تفاوت مطلق آنها بوده است.
20
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
·
به قول هگل، «در فرم عرضه شده،
منفیت (نگاتیویته) فقط در اثبات یکجانبه و پایانمندی ئی مانده است که منفیت به
مثابه «من» دارد.
·
در این اثبات سوبژکتیف صرف، بوسیله
فریدریش شله گل منفیت از فلسفه فیشته همراه با عدم فهم منفیت مبتنی بر حدس و گمان و
همراه با کنار نهادن آن، به خدمت گرفته می شود و چنان از عرصه تفکر کنده می شود که
مستقیما به واقعیت عینی روی می آورد و به صورت طنزی در جهت نفی و انکار زنده وارگی
خرد و حقیقت و در جهت تقلیل و تنزل خرد و حقیقت به هاله ای در ذهن و به تجلی ئی برای
این و آن در می آید.»
·
(هگل، «آثار 20 جلدی»، جلد 11، ص 235 ، 1961)
21
نوالیس (گئورگ فیلیپ فرای هر فون هاردنبرگ) (1772 ـ 1801)
نویسنده رومانتیک آغازین
فیلسوف، حقوقدان، مهندس معدن آلمانی
·
جوانه های «دیالک تیک منفی» در
اشتیاق نوالیس به «رومانتیزه کردن جهان» بوده است:
·
«من با معنی متعالی قایل شدن به بی معنی، با
سیمای اسرارآمیز بخشیدن به معمولی، با ارج و ارزش نامعلوم بخشیدن به معلوم، با
هاله لایتناهی بخشیدن به یتناهی، آنها را رومانتیزه می کنم.
·
عکس این کار را با متعالی،
نامعلوم، اسطوره و لایتناهی می کنم.»
·
(یعنی متعالی را خسی، نامعلوم را معلومی،
اسطوره و افسانه را واقعیتی و لایتناهی را یتناهی ئی تصور و تصویر می کنم. مترجم)
·
(نوالیس، «شعر و نثر»، ص 493، 1915)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر