سویماس میلنه (1958)
روزنامه نگار گاردین
پایان نظم جهانی نوین
سویماس میلنه
ترجمه مرتضی محیط
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
داریوش لعل ریاحی
اعتراف گاردین به شکست در بهترین زمان ممکن
مقاله گاردین ، به درستی ، از سست پایگی نظم نوین جهانی در
جهان امروز ، می
گوید .
تأکید دارد که نمی توان به پایدار بودن این چنین برداشت هایی ، امید بست .
این
اعتراف به شکست در چنین برداشت هایی که بیش از یک دهه ، جهان سرمایه داری را به خود مشغول کرده
بود، همان نکته ظریفی است که از
منظر بسیاری از منتقدان این
سیستم جهانی ، دور می ماند .
این سیستم ، همانند کرم خاکی ، می تواند به باز سازی خویش
، بپر دازد . گاردین به درستی
می داند که ، سرچشمه اشتباهات چیست
بر عکس معتقدان به سوسیالیسم ، در کلاف بسته آن اعتقادات
و باور های سیستم که هیچ انتقاد و تغییری را نمی پذیرد و تاب تحملش را نمی یابد، بی هیچ
ترسی
در صدد ترمیم
اشتباهاتش
بر می آید
اگر به امروز ِ روز برگردیم، بهتر می توانیم چنین
چرخشی را
در رابطه با نگاه به ایران در باور سیاستمدارانی که سکان هدایت این سیستم را به دست دارند ، علی رغم
فریاد های
مذبوحانه جناح
رادیکال
،
به
خوبی ببینیم .
بیش از سی سال مخالفت مداوم با ایران و تقویت دشمنان منطقه ای آن ، با تقویت تند روترین باور مندان مذهبی و آدمکشان حرفه ای و تربیت یافته در پادگان های آموزشی غر، آن ضرب المثلی را به یاد می آورد که غرب متوجه این نکته گردیده که مار در آستین
پرورده است و این خیل آدم کشان بی در و پیکر ، به هیچ صورتی مدافع منافع آنان نمی باشد.
اما نگاهی به گذشته و ژاندارم منطقه ای بودن ایران ، بی هیچ هزینه ای برای غرب ، استراتژی بی نقصی است که می تواند غرب را از این باتلاق تا اندازه زیادی رهایی بخشد .
اینک مذاکرات است که می خواهد ، در عین حال ، با به دست آوردن حد اکثر امتیازات به این مقصود راه یابد
مسعود بهبودی
·
مفهوم دهن پر کن «نظم جهانی نوین» جورج
بوش و شرکاء یاوه ای توخالی بیش نبوده است.
·
ضمن تأیید نکاتی در سطح خارجی
کامنت لعل ریاحی چند ایراد جدی در بینش ایشان نسبت به امپریالیسم به چشم می خورد:
1
·
این نظر که غرب «با تقویت تند روترین باور مندان مذهبی و آدمکشان حرفه ای و تربیت یافته در پاد گان های آموزشی غرب، مار در آستین پرورده است و این خیل آدم کشان بی در و پیکر ، به هیچ صورتی مدافع
منافع آنان نمی باشند» نادرست است.
2
·
اتفاقا بر خلاف تصور لعل ریاحی،
فوندامنتالیسم در همه فرم های معاصرش خادم منافع ایدئولوژیکی و استراتژیکی طبقه
حاکمه جهانی (امپریالیسم) است.
·
آنهم نه از یک لحاظ، بلکه از چندین
لحاظ:
3
·
فوندامنتالیسم بهترین وسیله برای
«چپ» نمائی و انحراف توده های محروم باورمند به ایدئولوژی مذهبی و سوق دادن آنها
به جهنم توده ستیزی و خودستیزی (به چندین معنی) بوده است:
4
·
فوندامنتالیسم فرزندان چه بسا
تحصیلکرده خلق را که می توانستند به پیشاهنگان رزم های رهائی بخش بدل شوند، به بمب
های بالقوه و بالفعل بدل کرده و به خدمت گرفته است.
5
·
فوندامنتالیسم بدین طریق بخشی از نیروهای
انقلابی و خلقی را به آلت دست ارتجاع بدل کرده و از عرصه مبارزه انقلابی بیرون
رانده است.
6
·
فوندامنتالیسم فرزندان خلق را
بظاهر بر ضد امپریالیسم، ولی در حقیقت بر ضد توده های مولد و زحمتکش بسیج کرده است.
الف
·
بمب مادرید (اسپانیا) به عنوان مثال نه در مراکز بانکی امپریالیسم،
بلکه در قطار حامل کارگران مهاجر از امریکای لاتین منفجر شده است.
ب
·
عملیات انتحاری لاینقطع در عراق
عمدتا در مراسم عزا داری توده های بی پناه
شیعه صورت می گیرند:
·
امپریالیسم با تیر فوندامنتالیستی واحد
چندین نشان می زند:
پ
·
هم به برنامه مبتنی بر کشتار توده
ها جامه عمل می پوشاند.
ث
·
هم بخشی از فرزندان خلق را به صفوف
فوندامنتالیسم جلب و به جهنم عملیات انتحاری سوق می دهد.
ج
·
هم بوسیله فوندامنتالیسم اختلافات کشکی
و بی دلیل مذهبی، ملی، نژادی، جنسیتی و غیره را دامن می زند و تعمیق می بخشد.
ح
·
و هم بدین طریق جنگ های داخلی
مصنوعی را شعله ور می سازد و زمینه را برای تکه تکه کردن کشورها آماده می سازد.
7
·
فوندامنتالیسم مستورترین و بهترین
همدست امپریالیسم برای اجرای نقشه های استراتژیکی درازمدت آن در راستای تقسیم جهان
به کشور واره های یک وجبی (بالکانیزاسیون) و غیره است.
8
·
فوندامنتالیسم در قاموس امپریالیسم
ضمنا بهترین آلترناتیو ایدئولوژیکی نسبت ایدئولوژی طبقه کارگر است.
9
·
ضمنا بر خلاف تصور لعل ریاحی،
بورژوازی دیگر بورژوازی سابق نیست.
·
بورژوازی دیری است که به یکی از
طبقات اجتماعی واپسین بدل شده و از همان آغاز استحاله طبقاتی خویش به وحدت جهان
بینانه (فلسفی)، نظری و عملی با طبقات اجتماعی واپسین (برده داری واپسین و
فئودالیسم واپسین، روحانیت از همه رنگ) رسیده است.
·
امپریالیسم از نیچه تا هایدگر، از
یاسپرس تا پوپر منادی و مبلغ همان ایراسیونالیسم (خردستیزی) است که فوندامنتالیسم
شیعی و سنی و مسیحی و یهودی و غیره نمایندگی و تبلیغ می کنند.
10
·
ایراد بینشی دیگر لعل ریاحی این
است که او در خارج از زمان و مکان « می اندیشد»:
·
آن زمان که امپریالیسم به ژاندارم
های چلغوذی از قبیل محمد رضا شاه نیاز داشت، دیری است که سپری شده است.
·
امروز امپریالیسم در اقصا نقاط جهان
پایگاه های نظامی و جاسوسی و حتی آموزشی ـ ایدئولوژیکی ـ نظامی برپا داشته است.
11
·
ضمنا ایران و ترکیه و روسیه و
بویژه جمهوری خلق چین جزو آماج های استراتژی در دکترین و سیاست بالکانیزاسیون امپریالیستی
اند.
·
امپریالیسم به هیچ قیمتی نمی تواند
سودای احیای دوستی سابق با برخی از این کشورها در سر داشته باشد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر