۱۳۹۲ آبان ۲۶, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (377)

سرچشمه:
اخبار روز

http://www.akhbar-rooz.com     

  

مسعود بهبودی 
« من غلام کسی نیستم. به من بگویید، حسین غلام»
 (غلامحسین ساعدی)

1
·        خوب حالا چه فرق می کند که به تو به جای «غلامحسین»  بگویند، «حسین غلام» ؟
·        با جابه جائی کلمات اسم کسی که تغییری در ماهیت او پدید نمی آید:
·        اتفاقا می توان حتی نام «رهی» داشت و رها بود و یا نام «رها» داشت و رهی بود.

·        تعیین کننده همیشه نه فرم و نمود چیزها، بلکه محتوا و ماهیت آنها ست.

2
·        از همین جمله قصار ساعدی، فقر بینشی ـ فلسفی او نعره می کشد:

3
·        این جور چیزها همان اداها و اطوارهای آل احمدها و شاملوها و فرمالیست های فئودالی دیگر است.

4
·        با عرض پوزش، این چیزها قابل نقد اند و نه قابل نقل.

5
·        این چیزها جزو معایب بینشی چشمگیر «معماران روح جامعه» (برشت) بی سر و سامان اند و بهتر است که نقد و نفی شوند.

6
·        آل احمد هم در «مدیر مدرسه» به تقلید فرمالیستی از قهرمان ضد قهرمان « بیگانه» آلبر کامو، قهرمان خود را با سیگار بر لب وارد دفتر رئیس فرهنگ می کند و در سنت کامو با کر و فر تام و تمام دست به عوامفریبی می زند:
·        بدین طریق تضادهای طبقاتی جامعه تا حد تضاد واره رئیس فرهنگ و معلم تنزل می یابند و عملا مسخ و مثله و مخدوش و فراموش می شوند.

7
·        خوب حالا چه فرقی دارد، اگر کسی سیگار بر لب وارد دفتر رئیس فرهنگ شود و یا مثل آدم عادی و معمولی؟

8
·        چه مسئله ای با این ادا و اطوارهای فئودالی ـ خرده بورژوائی حل می شود؟

9
·        آیا این، کاریکاتور همان طغیان بی محتوای کاموئیستی از طریق خودستیزی (حتی انتحار)  بر ضد پوچی بورژوائی واپسین نیست؟

10
·        پژوهش خسرو باقرپور فقط بلحاظ معرفی آثار و بیوگرافی دست و پا شکسته ساعدی ارزشمند است.
·        و گرنه خواننده راجع به جایگاه اجتماعی ساعدی و محتوای کار و آثار او چیزی از این  پژوهش دستگیرش نمی شود.

·        آثار ساعدی و هر کس دیگر بهتر است که تحلیل دیالک تیکی شوند تا جامعه بلکه بیانیدشد و درجا نزند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر