سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
·
خاموش وار آمد
·
همچون نسیم صبح، سبکپای و بی شتاب
·
تابید
·
در ظلمت و سکوت، به ویرانه های شب
·
مانند روشنایی معصوم ماهتاب
·
چه مهربان به زمزمه جاری شد
·
چون چشمه ی فروتن دره
·
تا خاک تشنه را برساند کفی ز آب
·
او شعر می سرود
·
اندک و کوتاه
·
گویا دمی و آه
·
اما
·
گلبانگ او پیام به فردا بود
·
کز درد برکشید در این خانه خراب
·
شب زنده دار شمع
·
که اینک
·
یادی ز شعله بود، گرمی دود آلود
·
در گرگ و میش صبح
بالی کشید یک دم و آرام شد
بالی کشید یک دم و آرام شد
·
به خواب.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر